چگونه روحیه کارآفرینی شما میتواند راهگشای بحران باشد؟

جهان امروز با یک بحران چندگانه مواجه است، ترکیبی از خطرات جهانی به هم پیوسته، مانند تغییرات آب و هوا، بیماریهای همهگیر، ناآرامیهای سیاسی و اختلالات فناوری. این چند بحران تأثیر بسیار زیادی بر اقتصادها و مشاغل جهان داشته است و این به کارآفرینان بستگی دارد که در مسیریابی این واقعیت جدید پیشرو باشند.
به گزارش کارآفرینی پرس، آقای جان مایکل که مدیرعامل و بنیانگذار یک سازمان مشاوره و کوچینگ شخصی و شرکتی در زمینه برندینگ است، در یادداشتی نوشت: کارآفرینان از افرادی هستند که با ابداعهای خلاقانه خود، بهعنوان سنگ بنای رشد اقتصادی یک کشور هستند. روحیه نوآوری و ریسکپذیری آنها برای بقای کسبوکارها و پیشرفت در این بحران چندگانه ضروری است. این مقاله بررسی میکند که چگونه پذیرش روحیه کارآفرینی میتواند به واکنش به چند بحران کمک کند و چگونه میتوان از این وضعیت برای ایجاد فرصتها و ایجاد انعطافپذیری استفاده کرد.
پذیرش روحیه کارآفرینی: بهمعنای قبول و تحمل خطر و نوآوری در کسبوکار است. روحیه کارآفرینی شامل مواردی مانند خلاقیت، پذیرش ریسک، تلاش برای دستیابی به هدفهای بلند مدت و ارزشهای مثبت مانند انعطافپذیری و انگیزش است. در شرایط بحرانی، پذیرش روحیه کارآفرینی بهعنوان یکی از عوامل مهم برای موفقیت و بقای کسبوکارها مطرح میشود.
اهمیت روحیه کارآفرینی
کارآفرینی به معنای شناسایی یک فرصت کسبوکار و استفاده از منابع برای تبدیل ایده به یک سرمایهگذاری تجاری قابل دوام است. کارآفرینان نوآورانی هستند که ریسک میکنند و شغل ایجاد مینمایند. آنها ثروت و فرصت تولید میکنند و نیروی محرکه بسیاری از پیشرفتهای جهان هستند. کارآفرینان مسئولیت ایجاد راهبردها، ایجاد انگیزه در تیمها و توسعه راهبردها برای انطباق با شرایط متغیر بازار را بر عهده دارند.
در هر شرایطی، کارآفرینان نیاز به تطبیق و توسعه راهبردهای جدید برای بقا و شکوفایی دارند. هنگام مواجهه با چند بحران، پذیرش روحیه کارآفرینی ضروری میشود. زیرا، با توانایی شناسایی فرصتها، تحلیل ریسکها و تصمیمگیری سریع همراه است. کارآفرینانی که میخواهند شکوفا شوند نیز باید مایل به سرمایهگذاری منابع در ایدههای خود باشند و هوشمندانه کار کنند تا آنها را زنده کنند.
بنابراین، در چند بحران کنونی، کارآفرینان این فرصت را دارند که از روندها استفاده کنند و مدلهای کسبوکار جدیدی را که پتانسیل ایجاد برانگیختن تغییرات اساسی در وضعیت موجود را دارند، توسعه دهند. برای انجام این کار، کارآفرینان باید تمایل داشته باشند که ریسک کنند، الگوهای موجود را به چالش بکشند و به دنبال فرصتهای جدید باشند. کارآفرینان همچنین اهمیت ایجاد روابط قوی با سهامداران، مانند مشتریان، کارمندان و تامینکنندگان را درک میکنند. این برای هدایت یک بحران چندگانه ضروری است، زیرا روابط قوی میتواند به اطمینان حاصل شود که سازمان به منابع و دانش مورد نیاز برای بقا و شکوفایی دسترسی دارد.

روحیه کارآفرینی و ضد شکنندگی
همانطور که جهان بهطور فزایندهای به هم پیوسته و پیچیده میشود، احتمال وقوع حوادث چند بحرانی افزایش مییابد. سازمانها و افراد باید یک تابآوری جامع یا بهتر، یک استراتژی ضد شکنندگی برای هدایت این بحرانها ایجاد کنند.
مفهوم ضد شکنندگی که توسط “نسیم نیکلاس طالب” توسعه داده شده است، فراتر از مفهوم انعطافپذیری است. این نشان میدهد که چگونه برخی از سیستمها، مانند ارگانیسمهای زیستی، سیستمهای اجتماعی و بازارهای اقتصادی، میتوانند از عوامل استرسزا، شوکها و نوسانات سود ببرند.
این توضیح میدهد که چرا برخی از سیستمها میتوانند در مواجهه با ناملایمات رشد کنند و قویتر شوند، در حالی که برخی دیگر ضعیف و حتی نابود میشوند. مفهوم ضد شکنندگی مبتنی بر این ایده است که برخی از سیستمها میتوانند بهدلیل استرسها، شوکها و نوسانات، سازگار شوند، تکامل یابند و توانایی بیشتری پیدا کنند. این توانایی برای بهرهمندی از عوامل استرسزا و شوک، کلید ضد شکنندگی است.
ضد شکنندگی یک مفهوم مهم برای درک نحوه عملکرد سیستمها، چگونگی انعطافپذیرتر کردن آنها و نحوه ایجاد سیستمهایی است که میتوانند از عوامل استرسزا، شوکها و نوسانات بهرهمند شوند. همچنین مهم است که بدانیم چگونه میتوان سیستمهای کمتر شکننده و توانایی بیشتری برای بقا و شکوفایی در مواجهه با ناملایمات ایجاد کرد.
کارآفرینان باید بتوانند طوفانهای چند بحرانی را پشت سر بگذارند و در طرف مقابل قویتر ظاهر شوند. این امر مستلزم احساس قوی خودآگاهی، درک محیط خارجی (از جمله جو سیاسی) و توانایی ریسک کردن و تصمیمگیری سریع است.
معمولاً کارآفرینان بهعنوان سنگ بنای رشد اقتصادی یک کشور در نظر گرفته میشوند. آنها کسانی هستند که ریسک میکنند و برای ایجاد کسبوکار موفق و ایجاد شغل نوآوری میکنند. در طول چند بحران، کارآفرینان میتوانند نقش مهمتری در کمک به بازسازی و تقویت اقتصاد ایفا کنند.

مطالعهای که توسط مجمع جهانی اقتصاد انجام شد، نشان داد که مدلهای کسبوکار کارآفرینی محور نسبت به مدلهای کسبوکار سنتی در برابر رویدادهای چند بحران مقاومتر هستند. این بهدلیل انعطافپذیری، نوآوری و توانایی آنها برای تطبیق سریع با شرایط متغیر بازار است. برای ایجاد تابآوری، کارآفرینان باید به منابعی مانند سرمایه، استعداد و فناوری دسترسی داشته باشند.
آنها همچنین باید به شبکههای افراد دیگری که میتوانند پشتیبانی و مشاوره ارائه دهند، دسترسی داشته باشند. علاوهبراین، کارآفرینان باید بتوانند به بازارها و مشتریان دسترسی داشته باشند. این منابع آنها را قادر میسازد تا کسبوکار خود را ایجاد کنند و به تغییرات محیطی پاسخ دهند.
سازمانها باید یک استراتژی جامع ضد شکنندگی برای آماده شدن و هدایت یک بحران چندگانه ایجاد کنند. این استراتژی باید شامل ارزیابی ریسک، کاهش ریسک و برنامهریزی اضطراری باشد:
- ارزیابی ریسک: شامل شناسایی و ارزیابی ریسکهای مرتبط با یک رویداد چند بحرانی است.
- کاهش ریسک: شامل کاهش احتمال و شدت خطرات شناسایی شده است.
- برنامهریزی اضطراری: شامل تدوین یک برنامه عملی است که در صورت وقوع چند بحران انجام میشود.
افکار نهایی
برای ایجاد ضد شکنندگی (مقاومت مثبت)، کارآفرینان باید مفهوم چند بحران و اثرات آن را درک کنند. این شامل درک دینامیکهای (پویاییهای) سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و پیامدهای بالقوه برای کسبوکار آنهاست. کارآفرینان همچنین باید روندها و محرکهای کلیدی چند بحران را شناسایی کنند، مانند تغییرات آب و هوا، اختلالات فناوری، موضعگیری سیاسی، ترس از رسانهها و نوسانات اقتصادی جهانی. این به آنها کمک می کند تا تغییرات بازار را پیش بینی کرده و به آنها پاسخ دهند.
سازمانها همچنین باید بر توسعه فرهنگ ضد شکنندگی در سازمان تمرکز کنند. این شامل توسعه مهارتها و رویکردهای لازم برای انعطافپذیر ماندن در طول یک بحران چندگانه است. همچنین باید تلاشی دلخواه برای تشویق کارمندان به تفکر استراتژیک، انعطافپذیر ماندن و الهام گرفتن برای تمرکز بر تصویر بزرگ وجود داشته باشد. علاوهبراین، سازمانها باید سیستمها و فرآیندهایی را که ضد شکنندگی را ترویج میکنند، در اولویت قرار دهند. این شامل توسعه سیستمهایی است که میتوانند به سرعت با شرایط متغیر بازار سازگار شوند و سیستمهایی که میتوانند به سرعت به رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان دهند.
در نهایت، سازمانها نباید تمرکز بر توسعه فرهنگ یادگیری معتبر را فراموش کنند. این شامل شناسایی و تجزیه و تحلیل مداوم روندها، نظارت بر تغییرات در محیط خارجی و به اشتراکگذاری اطلاعات است. این تضمین میکند که سازمان میتواند به سرعت یک بحران چندگانه را شناسایی کرده و به آن پاسخ دهد.
بهطور خلاصه، سازمانها برای مدیریت مؤثر یک بحران چندگانه، باید یک استراتژی جامع ضد شکنندگی ایجاد کنند، روابط قوی با ذینفعان ایجاد کنند، اطمینان حاصل کنند که به منابع مالی کافی دسترسی دارند، و فرهنگ انعطافپذیری و فرهنگ یادگیری موثر را توسعه دهند.
در حالی که چند بحران ممکن است بهعنوان یک چالش تلقی شود، همچنین فرصتی برای کسبوکارها است تا تخصص خود را به نمایش بگذارند و شهرت خود را بهعنوان رهبران معتبر صنعت ایجاد کنند. با درک چند بحران، بهرهگیری از فرصتهای جدید، ایجاد روابط قویتر با مشتریان و توسعه مهارتها و دانش آنها، کارآفرینان میتوانند برای بقا و شکوفایی در واقعیت جدید آماده شوند.
انتهای پیام/