آیا رباتها جایگزین انسانها خواهند شد؟/ آینده دنیا در دوران «وب 3» و «هوش مصنوعی» چگونه خواهد بود؟

همانطور که خط بین انسان و ماشین شروع به کمرنگ شدن میشود، یک سوال باقی میماند: انسان بودن به چه معناست؟ در اینجا چیزی است که ما میدانیم.
به گزارش کارآفرینیپرس، تخیل ما اغلب به ما سرنخهایی میدهد که چگونه آینده ممکن است بهنظر برسد. همه آینده نسل بشر را در سریال ترمیناتور به یاد دارند. روباتهایی که تقریباً از انسانها قابل تشخیص نیستند، در دنیا پرسه میزنند و تمام زندگی انسانی را که میتوانند پیدا کنند نابود مینمایند. علاوهبر نشان دادن آنچه ممکن است اتفاق بیفتد، داستانهای علمی تخیلی همچنین این روایت را شکل داده است که روباتها در نهایت جایگزین انسانها خواهند شد.
در یک پایان جایگزین، ممکن است در تپههای شنی غرق شویم: هوش مصنوعی به مصنوعات گذشته تبدیل میشود، داستان هشداردهندهای که به نسلهای اجداد بشری گفته میشود که چگونه ماشینهای خودمختار تلاش کردند جهان را تسخیر کنند، اما توسط نوع بشر خنثی شدند و به کلی ممنوع شدند.
اما در میان همه سردرگمیها، یک سوال اساسی باقی میماند: فناوری نوظهور چگونه درک ما را از معنای انسان بودن تغییر خواهد داد؟
از دوران باستان تا متفکران معاصر، تعریف آنچه که بشریت را منحصر به فرد می کند، متفاوت بوده است. اما با پیشرفت هوش مصنوعی، محاسبات زیستی و وب 3، مرزهای بین ماشینها و انسانها محوتر میشود. بسیاری از کارشناسان، چه خوش بین و چه غیرخوشبین، نگران هستند که این ابزارها عناصر اساسی انسان بودن را تغییر دهند.
انسان بودن در عصر هوش ترکیبی، بلاکچین و یادگیری ماشینی به چه معناست؟
بیایید عمیقتر به پیشرفتهای تکنولوژیکی اخیر و اینکه حرکت بهسمت هوش ترکیبی برای مفاهیم سنتی انسانیت چه معنایی دارد، کاوش کنیم.
تلاقی محاسبات زیستی و هوش مصنوعی
محاسبات زیستی (بایوکامپیوتینگ) یک حوزه مطالعاتی است که از مولکولهای مبتنی بر زیستی، مانند دیانای (DNA) یا پروتئینها، برای انجام وظایف محاسباتی استفاده میکند. تقلید از نبوغ طبیعت میتواند بهطور کامل پارادایم درک را در هنگام محاسبه و ذخیره دادهها تغییر دهد. این زمینه در رمزنگاری و کشف داروها امیدوارکننده بوده است. با این حال، کامپیوترهای زیستی هنوز در مقایسه با کامپیوترهای غیرزیستی محدود هستند، زیرا آنها نمیتوانند خود را خنک کردن و بیش از دو کار را بهطور همزمان انجام دهند.
پیشرفت در هوش مصنوعی، با این حال، پررونق بوده است. از سال 2012، علاقه به هوش مصنوعی، بهویژه در یادگیری ماشینی، تجدید شده است که منجر به افزایش چشمگیر بودجه و سرمایه گذاری شده است. مدلهای یادگیری ماشینی مقادیر زیادی داده را دریافت میکنند و الگوها را استنباط میکنند.
اخیراً، هوش مصنوعی مولد با عرضه مدلهای هوش مصنوعی بزرگ مانند میدجرنی (MidJourney)، چتجیپیتی (ChatGPT) و استیبل دیفیوژن (Stable Diffusion) بسیار محبوب شده است. هوش مصنوعی تولیدی یک دسته از الگوریتمهای هوش مصنوعی است که دادهها یا محتوای جدیدی را بسیار شبیه به دادههای موجود تولید میکند و تقریباً مشابه دادههای ساخت بشر است.
اما هوش مصنوعی محدودیت هایی دارد. اکثر مدلهای تولیدی فقط میتوانند یک نوع داده را پردازش کنند؛ متن، تصویر یا صدا. اگرچه (GPT-4) چند وجهی در اواسط ماه مارس منتشر شد، اما برای ترکیب هوش مصنوعی با چندین روش کار بسیار بیشتری مورد نیاز است.
هوش مصنوعی به محاسبات زیستی این پتانسیل را داده است تا بینشهای جدیدی را در مورد سیستمهای پیچیده بیولوژیکی باز کند و اکتشافات علمی را تسریع بخشد. بهعنوان مثال، هوش مصنوعی میتواند مجموعههای بزرگ دادههای ژنومی را برای شناسایی تغییرات ژنتیکی مرتبط با بیماریهای خاص تجزیه و تحلیل کند. هوش مصنوعی همچنین میتواند با پیشبینی خواص مولکولهای جدید یا بهینهسازی مولکولهای موجود در کشف دارو استفاده شود.
حرکت به سمت واقعیت افزوده
زمینه دیگری که از پیشرفتها بهره میبرد، واقعیت افزوده (AR) است. سیستمهای واقعیت افزوده سه ویژگی اساسی را شامل میشوند: ترکیبی از دنیای واقعی و مجازی، تعامل در زمان واقعی و ثبت سه بعدی دقیق اشیاء مجازی و واقعی.
واقعیت افزوده اغلب به ابزارهای واقعیت مجازی (VR) مانند هدستهای بزرگ نیاز دارد. این هدستها اگرچه از نظر نرمافزاری پیشرفت کردهاند، اما بهدلیل سختافزاری محدود هستند. کاربران با تجربه حالت تهوع و استفاده طولانی مدت از هدست مشکل دارند. این دور از واقعیتی است که «اسکای نت» بهعنوان یک حاکم تصور میکرد.
ظهور وب 3
ظهور وب 03 نیز احتمالاً نقش مهمی در همگرایی این فناوریها ایفا میکند. وب 3 تکامل بعدی اینترنت است که مبتنی بر روشی متفاوت برای معماری اینترنت با استفاده از بلاکچین است که روشی باز، شفاف و غیرمتمرکز برای تعامل آنلاین ارائه میکند.
وب 3 این پتانسیل را دارد که با بازگرداندن مالکیت دادهها به تکتک کاربران اینترنت، قدرت را از شرکتهای بزرگ فناوری حذف کند. این میتواند دادههای بزرگ را بیاثر کند و مشکلات حریم خصوصی دادهها را حل کند.
وب 3 همچنین امکان تعاملات جدید بین انسان و ماشین را فراهم میکند. برای مثال، وب 3 میتواند بازارهای امن و غیرمتمرکز را برای شبکههای هوش مصنوعی که تحت مالکیت و کنترل کسانی هستند که از آن استفاده میکنند، فعال کند. همه این فناوری ها در حال حاضر بهصورت مجزا در حال توسعه هستند. در نهایت، ترکیبی از هوش ترکیبی انسان و ماشین پدیدار خواهد شد.
مفهوم انسانیت در عصری مصنوعی
هوش ترکیبی، هوش انسان و ماشین را با هم ترکیب میکند و در نتیجه عملکردهای توانمندتری نسبت به این دو به تنهایی انجام میدهد و بهطور موثر مرزهای بین زیستشناسی و فناوری را کمرنگ میکند.
اما این کاهش تفاوت برای انسان چه معنایی دارد؟
در فلسفه باستان، مفهوم انسانیت بر پایه ایدهی روح بود. افلاطون، فیلسوف یونانی، شاگرد سقراط و یکی از مهمترین شخصیتهای فلسفه غرب، در افسانهای به نام «فایدروس»، ساختار روح انسان را توصیف کرد.
طبق این افسانه، روح انسان شبیه به یک دوگانه است که توسط دو اسب کشیده می شود – یکی سفید است که جنبه پرشوری را نمایان میسازد و دیگری سیاه است که نمایانگر خواستههاست است. اسبها به دوگانهای متصل هستند که سواری بر بالای آن مینشیند. سوار معرف عقل است. انسانها اغلب توسط جنبه پرشورما (شجاعت، غرور و افتخار) و میل یا اشتهای ما (شهوت، گرسنگی یا تشنگی) به جهت مخالف کشیده میشوند. وظیفه سوارکار این است که با استفاده از عقل و منطق، کل مجموعه را هدایت کند، که این منجر به تداخل درونی میشود.
روح انسان از میلها و روحیه تشکیل شده است که توسط عقل ما هدایت میشود. اما ماشینها در حال حاضر بسیار بهتر از بسیاری از انسانها استدلال میکنند. اگر ماشینها شروع به تجربه احساسات، خواستهها و همدلی کنند، چه چیزی آنها را از ما متمایز میکند؟
هوش مصنوعی، خورشید و گوسفند برقی
«کازوئو ایشی گورو» از دو سوی انسان و ماشین در رمان «کلارا و خورشید» مینویسد. کلارا یک ربات مجهز به هوش مصنوعی است که توسط «جوزی» خریداری شده است. دختر جوانی که عوارض جانبی بالقوه کشنده تغییر ژنتیکی برای بهبود عملکرد تحصیلی خود را تجربه میکند.
اگرچه کلارا از مواد مصنوعی تشکیل شده است، اما بهطور متناقضی از طبیعت و خورشید تغذیه میکند. در یک نقطه، مادر جوزی برای “نقاشی” جوزی، یک کپی روباتیک از جوزی، هزینه میکند. اگر جوزی بمیرد، قصد دارد هوشیاری کلارا را به ماکت روباتیک جوزی منتقل کند. عملاً، کلارا در نقش جوزی زندگی خواهد کرد.
«فیلیپ کی دیک» موضوعات مشابه را در رمان «آیا آندروئیدیها رویای گوسفندان برقی را میبینند؟» در این دنیای پسا آخرالزمانی، آندروئیدها تقریباً از انسان قابل تشخیص نیستند. «ریک دکارد» وظیفه شکار و “بازنشستگی” آندروئیدهای سرکش را دارد. هنگامی که او ماموریت خود را انجام میدهد، دکارد شروع به زیر سوال بردن اخلاقیات اعمال خود میکند و اینکه آیا آندروئیدها واقعا “زنده” هستند یا خیر.
اگرچه آندروئیدهای انساننما با وضعیت فعلی فناوری فعلی فاصله زیادی دارند، اما این داستانها مبارزهای را نشان میدهند که در عصر هوش ترکیبی به آن نزدیک میشویم.
برخی از فیلسوفان استدلال میکنند که حتی در حال حاضر، ما باید دستگاههای الکترونیکی، مانند تلفنهای هوشمند را، تمدنی برای ذهن خود درنظر بگیریم. شتاب فناوری ما را به سمت تضاد درونی و سردرگمی در مورد اینکه چه چیزی انسان است و چه چیزی صرفاً انسانی بهنظر میرسد سوق میدهد.
تا بینهایت و فراتر از آن
همکاری بین انسانها و ماشینها میتواند کیفیت زندگی ما را تا حد زیادی افزایش دهد. ما در حال نزدیک شدن به جهانی هستیم که در آن میتوانیم در کنار ماشینهای هوشمند برای حل مشکلات پیچیده، خلق آثار هنری جدید و کشف مناطق ناشناخته کار کنیم. تصور کنید که درمانهای پزشکی شخصی متناسب با ترکیب ژنتیکی منحصربهفرد یک فرد باشد.
پیدایش هوش ترکیبی گواهی بر توانایی ما بهعنوان انسان در به جلو بردن مرزهای ممکن است. همانطور که ما امکانات محاسبات زیستی، هوش مصنوعی و واقعیت افزوده را بررسی میکنیم، باید این ایده را بپذیریم که بشریت ممکن است بهزودی محدود به امور صرفاً زیستی نباشد و این نوید هوش ترکیبی است، آیندهای که به یکباره هیجان انگیز و ترسناک است.
- نویسنده: جسیکا بیلینگزلی (Jessica Billingsley)
- نظرات بیان شده توسط نویسنده مربوط به خود اوست و صرفا برای باز کردن مباحث آینده مطرح شده است. پیشنهاد میشود برای درک بهتر انسان و آینده او، به قرآن کریم و مباحث علمی دیگر نیز مراجعه شود.
انتهای پیام/