دیدگاه محمدعلی نژادیان درباره بازی همستر: «پنیر مفت فقط در تله موش پیدا میشود»/ زمان بزرگترین سرمایه انسان است، پس بهدنبال نوآوری و کارآفرینی باشید
«برخی نوجوانان و جوانان سوال مىكنند که همستر چه ضرری دارد ما که چیز با ارزش مالی را از دست نمیدهیم!» اما اینجانب در اين خصوص عرض میکنم که حتى اگر سود كنيد، آلوده به اين سبك درآمد مىشويد. اما پيشنهاد مىكنم اگر قرار است وقت بگذاريد حداقل براى كارآفرينى و نوآورى وقت بگذاريد. زمان بزرگترين سرمايه انسان است. «اى كاش جوان مىدانست و پير مىتوانست». این جمله را فراموش نکنید!
محمدعلی نژادیان مدیرمسئول کارآفرینیپرس و مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت: در سال 1394 کتابی باعنوان «موفقیتشناسی دفاع مقدس» و همچنین در سال 1397 در کتابی باعنوان «موفقیتشناسی اقتصادی در راستای حمایت از تولید داخلی» که برای باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و فناوری پردیس تالیف کردم، به این سبک بازیها و جنگ نرم نیز پرداختم.
در سال 1394 در صفحه 29 کتاب موفقیتشناسی دفاع مقدس تحلیلی درباره سوءاستفاده از ضعفهای روانی انسان که در ادامه ذکر شده است را نوشتم و دو سال بعد یعنی سال 1396، «شان پارکر» یکی از مؤسسان فیسبوک و رئیس سابق این شرکت اعترافاتی تند و تکاندهنده در مورد ماهیت شبکه اجتماعی مذکور و نحوه طراحی و اهداف آن داشت و افشا کرد که ما از خلاهای شخصیتی و روانشناسی سوءاستفاده کردیم و گزینه لایک نیز نتیجه آن است! (منبع: اعتراف مدیر سابق فیسبوک به سوء استفاده از ضعفهای روانی انسانها (1396)، خبرگزاری فارس، 1396/08/20، کد خبر: 13960820000349). یا در خبر دیگری که «فرانسیس هاگن» افشاگر فیسبوک در مورد خطرناک بودن الگوریتمهای این شبکه اجتماعی و دستکاری ذهن انسان از طریق این الگوریتمها افشاگری کرد (منبع: افشاگری در مورد ماهیت خطرناک الگوریتم های فیس بوک (1400)، خبرگزاری فارس، 1400/07/17، کدخبر: 14000717000037)
این افشاگریها تصدیقی بر تحلیلهایی است که در خصوص شبکههای اجتماعی و لایه حاکمیتی و مدیریتی آن قبلا ارائه کردهام و در این یادداشت نیز مجدد بر آن موارد تاکید میکنم.
اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که کارآفرینی باعث امنیت اجتماعی و امیدآفرینی میشود و در جنگ نرم و استفاده از بازیهای مختلف همین موضوع را هدف میگیرند تا جوامع هدف، رشد نکنند و یا سیاستی است که از طریق آن سود خودشان از ضرر دیگری تامین شود (مانند شرکتهای هرمی و گلدکوئستی) و یا چه بسا مانند کوروش کپمانیها اول سود بدهند و بعد همه را جمع کنند و بروند.
در کتاب موفقیتشناسی اقتصادی در راستای حمایت از تولید داخلی ذکر کردهام که: «مهمترین دلیل مطرح نمودن فصل هشتم (باعنوان: آمادگی در مقابل جنگهای اقتصادی و فرهنگی) توجه به این نکته است که وقتی جنگ سخت اتفاق بیافتد، قشرهای مختلف مردم آموزشهایی را میبینند که بتوانند از کیان کشور دفاع کنند ولی آیا در جنگ نرم و مخصوصا جنگ اقتصادی و فرهنگی به اندازه کافی نحوه تشخیص و دفاع به مردم و مخصوصا نوجوانان و جوانان آموزش داده شده است؟! از طرفی باید به خاطر داشته باشیم امروز میدان جنگ فقط در مرزها و بیرون از مرزها نیست بلکه نوع دیگر آن مرزی ندارد و در مغزها است! از این جهت سعی شده است با ورود به این بحث نسبت به تقویت سیستم دفاعی در برابر جنگ اقتصادی و فرهنگی قدم اندکی برداشته شود.» در ادامه نیز نکات بسیار مهمی از این دو کتاب ایفاد میگردد.
قابل ذکر است که بعد از ارائه یکسری نکات از هر دو کتاب به «واکاوی فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی» و بررسی «لایههای فضای مجازی» پرداخته شده است:
نکات مطرح شده توسط محمدعلی نژادیان در صفحات 28 و 29 کتاب موفقیتشناسی دفاع مقدس در سال 1394 به شرح زیر است:
1- امروز مافیای فرهنگی و اقتصادی در حال جنگ خاموش با ایران است. اینجانب بعد از بررسی، تحقیقات و پژوهشهای بسیار مخصوصا در فضای مجازی، به یک وجه مشترک در نحوه عملکرد مافیای فرهنگی و اقتصادی رسیدم؛ این مافیا چند موضوع را به موازات هم اعمال میکنند. آنها با استفاده از علوم مختلف از جمله روانشناسی و جامعهشناسی سعی میکنند جذابیتهای بیرونی را با میلها و گرایشهای فطری انسان و نیازهای روز افراد منطبق کنند و با دروغپردازی و ایجاد توهم در هدفهای خود، آنها را اغفال میکنند و برخی افراد جامعه (مخصوصا قشر نوجوان و جوان) نیز بهدلیل عدم آگاهی از لایه تفکری و مدیریتی مافیای اقتصادی و فرهنگی و جذابیتهای صوری که آنها ایجاد میکنند (مانند شبکههای هرمی)، خواسته یا ناخواسته در مسیر جریان سودجویانه آنها قرار میگیرند و نمونه دیگر که با همان روش در فضای مجازی و دیگر رسانهها (از جمله شبکههای مختلف اجتماعی و بازیهای مختلف که در فضای مجازی وجود دارد) انجام میدهند و برخی افراد خیلی راحت در مسیر بهرهبرداری آنها قرار میگیرند و به این طریق مافیا به هدف خود میرسند. این مصداقی از جنگ نرم است.
2- یکی از بزرگترین اهداف جنگ نرم این است که میخواهند افراد جامعه از شبکههای اجتماعی و بازیهای موجود در آنها (که دارای جذابیتهای ویژه برای مخاطبان خود هست)، استفاده کنند تا وقت مفید افراد جامعه تلف شود. آنها میخواهند افراد جامعه را از واجبات مهم زندگی غافل کنند و در حقیقت میخواهند زمان تفکر درباره پیشرفت در زندگی را از نیروی مولد جامعه بگیرند. ازاینرو، نوجوانان و جوانان ما باید قبل از استفاده از لایه کاربری یک شبکه اجتماعی به لایه مدیریتی، حاکمیتی و تفکری پشت پرده آن پی ببرند و یا حداقل محاسن و معایب آن را بشناسند و با این آگاهی فقط از محاسن آن استفاده نمایند.
3- به موازات توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، علمی و فناوری و… دفاع از همه مسائل، ارزشها و موضوعات مهم است. دفاع موضوعی است که با هر ثانیهی زندگی من و شما در ارتباط است. دفاع حافظ امنیت است و امنیت یکی از مسائلی است که وارداتی نیست. امروز نیز رزمندگان ما در هر میدانی در حال دفاع هستند، از رزمندگان مجازی در فضای سایبری تا رزمندگان ما در جبههای سیاسی و…
4- امروز ایران درگیر جنگ نرم است که این حثیر آن را جنگ مغالطه کاری تعریف میکنم (مغالطه یعنی دیگران را به غلط انداختن و دلیل سست و غلط آوردن)، یعنی جنگی که اساس آن سفسطه است. همانطور که میدانید مغالطه یعنی ارائه استدلالهایی که ظاهرا درست بهنظر میرسد ولی در واقع غلط است. پس باید با بالا بردن سطح آگاهی جامعه، از ارزشها و سلامتی فکری، روحی و معنوی نسل نوجوان و جوان خود دفاع کنیم. قابل ذکر است که برای جنگ نرم تعاریف بسیاری ارائه کردهاند و حتی برخی از متخصصان بر این اعتقاد هستند که مغالطه یکی از چندین تاکتیکهای جنگ نرم است ولی اگر دقت شود تقریبا اساس و ریشه همه آن تاکتیکها نیز مغالطه است. هموطنان عزیز هوشیار باشید زیرا یکی از دلایل مهمی که ایران را در فضای مجازی تحریم نکردند بهدلیل موضوع جنگ نرم است. یک نکته مهمی که لازم است به آن اشاره کنم جوکها و طنزهایی است که بلافاصله بعد از هر حادثهای در فضای مجازی منتشر میشود. متاسفانه دشمنان ایران و دین اسلام از هر فرصتی برای بیاحترامی به ارزشها، فرهنگ ایرانی، مقدسات و بدعت در دین استفاده میکنند. ازاینرو، مناسب است هموطنان و ایرانیان عزیز به این نکته مهم عنایت داشته باشند تا به ارزشهای ما بیاحترامی نشود.
نکات مطرح شده توسط محمدعلی نژادیان در صفحات 148-133 کتاب موفقیتشناسی اقتصادی در راستای حمایت از تولید داخلی در سال 1397 به شرح زیر است:
فرهنگ، حکم فرمان را دارد که جهت حرکت در اقتصاد و سیاست را میتواند تغییر بدهد و هر تغییر نگرش در امور اقتصادی و سیاسی، نیاز به اصلاحات فرهنگی دارد. حال اگر بهموقع در برابر تهاجمهای فرهنگی بایستیم و با آمادگی کامل دفاع کنیم و اصلاحات فرهنگی را نیز انجام بدهیم، اقتصاد و سیاست، در مسیر درست حرکت مینماید و اگر در جنگ فرهنگی سهلانگاری کنیم و تغییرات و تنظیمات فرهنگی بهموقع انجام نشود، اقتصاد و سیاست با مشکل مواجه خواهد شد. همچنین اگر ایران، اقتصاد اول جهان شود، ولی نتواند ضعفها و مشکلات فرهنگی که بهدلایل مختلف در طی سالهای گذشته بهوجود آمده است را برطرف کند و آمادگی کافی در برابر جنگهای فرهنگی را نداشته باشد، هر روز به ناهنجاریهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… اضافه خواهد شد. درنتیجه فرهنگ، اقتصاد و سیاست در هر جامعهای به هم مرتبط است و تغییردهنده و تنظیمکننده هم هستند! حال به همین دلیل، عنوان این فصل، «آمادگی در مقابل
جنگهای اقتصادی و فرهنگی» انتخاب شده است!
کارآفرینان (رزمندگان اقتصادی) هستند
یکی از مهمترین و اصلیترین راههایی که باعث میشود کشور در جنگ اقتصادی خود را ایمن و قدرتمند کند، تکیه بر توان تولید داخلی است و این موضوع منوط به این است که حمایت از تولید داخلی، برای مسئولان و مردم، در اولویت امور قرار بگیرد. شایان ذکر است که اگر امروز، فردی با وجود این همه موانع، مشکلات و تهدیدهای گوناگون، به تولید مشغول است، در حال «جهاد اقتصادی» است! و در واقع کارآفرینان «رزمندگان اقتصادی» هستند که بزرگترین فعالیت فرهنگی را نیز در عصر حاضر انجام میدهند؛ زیرا اگر اشتغال و درآمدزایی رشد کند، جوانان ما میتوانند ازدواج کنند، فکر و انرژی آنها درگیر مسائل بیهوده نمیشود و احتمال اینکه در دام مافیای اقتصادی و فرهنگی بیافتند، کمتر میشود و درنهایت میزان ناهنجاریها در جامعه کاهش پیدا میکند. حال میتوانیم نتیجه بگیریم که کارآفرینی، میتواند امنیت اجتماعی را نیز رقم بزند، پس با توجه به فشارهای اقتصادی و گسترش بیکاری، باید برای کارآفرینی، ارزش ویژهای قائل شد و جهت گسترش آن، برنامهریزی کرد و توجه داشته باشیم که کارآفرینی باعث امیدآفرینی در جامعه نیز میشود و در واقع، اقتصاد مقاومتی، دفاعی مقدس در برابر جنگ اقتصادی است و کارآفرینی نیز ابزاری برای رسیدن به این هدف است.
دفاع مقدس مربوط به همهی دوران
یکی از دلایل مهم حضور استعمار در دوران قبل از انقلاب، بحث چپاول منابع ایران بوده است؛ لذا وقتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال 1357، دست استعمارگران از ایران کوتاه شد، استکبارگران انواع تحریمها و فشارهای اقتصادی را در برنامه خود قرار دادند و به هر طریقی که میتوانستند، وارد جنگ اقتصادی با ایران شدند؛ لذا نیاز است که درخصوص جنگ اقتصادی، برنامههای راهبردی مناسب اتخاذ گردد تا بتوانیم در مقابل دشمنان ایران که هم شامل تحریمکنندگان خارجی میشود و هم سوءاستفادکنندگان داخلی، مقاومت نموده و در عین حال از سکون و پسرفت اقتصادی، جلوگیری نموده و همچنین پیشرفت ایران را رقم بزنیم. قابل ذکر است که منظور از سوءاستفادهکنندگان داخلی افرادی هستند که با احتکار، قاچاق، رانت، فرارهای مالیاتی، تقلب، پو لشویی، کمفروشی، اختلاس، ربا و… باعث صدمه به اقتصاد کشور و باورها و اعتقادات مردم میشوند؛ لذا همانطور که تاریخ نشان میدهد، جنگ اقتصادی همیشگی است، پس باید دفاع ما نیز همیشگی باشد. البته در مقابل سوءاستفادهکنندگان داخلی، افرادی هستند که با سلامت کامل، مشغول تولید و خدمتاند که میتوان این افراد را رزمندگان جبهه اقتصادی نام نهاد که مشغول جهاد اقتصادی هستند؛ لذا بهدلیل اهمیت این موضوع، در ادامه، واژه دفاع مقدس تعریف شده است:
دفاع مقدس: هر دفاعی که برای حفظ دین، کشور، ارزشها، سلامتی جامعه و افراد و… در هر زمانی صورت پذیرد، مقدس است؛ بهعبارتی دیگر، میتوان گفت دفاع مقدس، یعنی جنگ تدافعی مسلمانان با کافران برای جلوگیری از حمله آنان یا دفع آنها. قابل ذکر است که از مهمترین آثار دفاع مقدس، جلوگیری از ناامنی در جامعه است. شایان ذکر است که دفاع مقدس مربوط به همه دوران (گذشته، حال و آینده) است، یعنی علاوهبر اینکه منظور از واژه دفاع مقدس، بهطور خاص، دوران هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است، در این کتاب، واژه دفاع مقدس برای همه دورانها که دشمنان در جبهههای فرهنگی، اقتصادی، نظامی، سیاسی، سایبری و… علیه ایران و اسلام قرار میگیرند، تعریف شده است. حال در ادامه به چند نکته مهم در این خصوص اشاره میشود:
- به موازات توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، علمی، فناوری و… دفاع از همه مسائل، ارزشها و موضوعات ذکرشده و… مهم است. دفاع، موضوعی است که با هر ثانیه زندگی من و شما در ارتباط است. دفاع، حافظ امنیت است و امنیت یکی از مسائلی است که وارداتی نیست! امروز نیز رزمندگان ما در هر میدانی، در حال دفاع هستند؛ از رزمندگان مجازی در فضای سایبری تا رزمندگان ما در جبهههای اقتصادی، سیاسی و…
- هر فردی در جامعه، باید در مواجه با جنگهای خاموش مافیای اقتصادی و فرهنگی، با اتخاذ روشهای مناسب، از کیان کشور دفاع نموده و ضربههای اقتصادی و فرهنگی دشمنان را دفع نماید. ازاینرو، نیاز است نسبت به مسائل اعتقادی و فرهنگی حساستر باشیم تا در برابر سفسطههای دشمنان و سختیهای نبرد، مردم و بهخصوص نسل نوجوان و جوان ما در مسیر خود دچار لغزش نشوند و با ثبات قدم حرکت نمایند. البته گاهی وقتها، ممکن است بهدلیل عدم توجه کافی و یا رفتارهای نامناسب نوجوانان و جوانان را بهجای جذب، دفع نماییم و با این کار، خودمان با دست خود ثروت انسانی کشور را هدر بدهیم. همچنین مسئولان باید بهخاطر داشته باشند که برای پیشرفت اقتصادی و ایمن نمودن کشور در برابر هجوم دشمنان، نیاز به همین جوانها و اتحاد و همدلی مردم است، پس مناسب است هرچه سریعتر برنامهریزی و اصلاحات لازم صورت پذیرد.
بالابردن سیستم دفاعی جامعه در برابر ویروسی به نام مافیا و اختلاسگران
امروز با دقت بر رفتار مافیای فرهنگی و اقتصادی، میبینیم که آنها با مطالعه و کارشناسی، وارد یک کشور میشوند. اعضای مافیا، معمولا افراد سودجو یا غافل را از داخل کشور مورد نظر، به خدمت یا به شراکت میگیرند. مافیا در امور فرهنگی و اقتصادی، دقیقا از دری وارد میشوند که برای نسل جوان جذابیت دارد و در امور اقتصادی نیز از در غفلت یک کشور و مردمان آن وارد میشوند. امروز مافیا، با کارشناسی دقیق و با جامعهشناسی و روانشناسی، وارد یک جامعه میشود؛ لذا مسئولان محترم، علاوه بر اینکه مناسب است عدهای کارشناس تشخیص رفتار مافیا داشته و اطلاعرسانی بهموقع نمایند، باید آموزش در این زمینه طوری باشد که مردم خود نیز تشخیص بدهند که فلان رفتار یا اتفاق که وارد فرهنگ و اقتصاد شده است، کار مافیای فرهنگی و اقتصادی است تا بتوانند بهموقع از آسیبهای آن جلوگیری نمایند. پس سیستم فرهنگی و اقتصادی ما، باید طوری عمل کند که نگذارد کار مافیا در داخل کشور، به درجه بحران و آسیب برسد و بعد مجبور شود با اتخاذ قوانین فوری و فشار، به مقابله با عواقب کار مافیا در داخل بپردازد. باید یادمان باشد که مافیا برای واردشدن به یک کشور، سعی میکند از طریق درون انسانها وارد بشوند و با در اختیار گرفتن اراده افراد جامعه و ایجاد جذابیت در امور مختلف، سعی به رسیدن به اهداف خود میکنند؛ لذا بالابردن سطح آگاهی در جامعه، بزرگترین خدمت به مردم است؛ زیرا باعث بالارفتن سیستم دفاعی جامعه در برابر ویروسی بهنام مافیا و حتی اختلاسگران خواهد بود و درحقیقت تشخیص و پیشبینی رفتار مافیای فرهنگی و اقتصادی، یکی از رمزهای موفقیت کشور است.
واکاوی فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی
ما در عصر دانش و فناوری هستیم و حتی اقتصاد مقاومتی نیز اقتصادی دانشبنیان است. از طرفی، دانش نیز بر پایه اطلاعات قرار دارد، یعنی اطلاعات، سلول شکلگیری دانش هست. حال اطلاعات ما در فضا مجازی به کجا میرود؟ ما اطلاعاتدهنده هستیم یا اطلاعاتگیرنده؟ همین اطلاعاتی که برای ما ممکن است ساده بهنظر برسد، در مجموع یک ارزش افزوده از اطلاعات شکل میگیرد! حال آیا ما دادهکاوی داریم؟ متأسفانه همانطور که در حدود پنچاه سال پیش دانش پالایش نفت را برای مردم ایران باز نمیکردند و در چند سال گذشته نیز با اعمال فشار و تحریم نمیخواستند ما پی به دانش هستهای ببریم، امروز نیز تمایل به کسب دانش فضای مجازی توسط مردمان ایران ندارند (البته امروز با شرایط گذشته خیلی فرق کرده و جوانان ما بهراحتی، حتی خود میتوانند تولیدکننده علوم مختلف باشند).
قابل ذکر است که صرفا هدف آنها ایران نیست، کلا کشورهایی که از عدم پیشرفت آنها بیشتر سود میبرند. ازاینرو، از خارج از کشور یک تبیین اشتباه از شبکه ملی اطلاعات القاء میشود که شبکه ملی محدودکننده است و باعث قطع ارتباط با شبکه جهانی میشود. در صورتی که کشورهایی که در این زمینه پیشرفت کردند، دقیقاً از همین مسیر و شیوه طی طریق نمودهاند، ولی چون میدانند شبکه ملی اینترنت باعث پیشرفت میشود با ادبیات محدودکننده و بسیار خطرناک مطرح میکنند.
حال نکته اول که در این خصوص وجود دارد، این است که در واقع همانطور که در بحث هستهای، دعوا سر این موضوع است که یکسری آنرا داشته باشند و یکسری از کشورها نداشته باشند، در فضای مجازی نیز همین دیدگاه حاکم است! نکته دیگر این است که ما یک فرصت مهمی داریم؛ ما در چهل، پنجاه سال پیش، هستهای هستیم! در آن سالها، چند تا از کشورها نشستند دور هم «ان.پی.تی» (معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای) را تأسیس کردند! درواقع، گفتند خب ما باشگاههای درجه یک میشویم، شورای حکام ما میشویم و یک چیزی مثل ان.پی.تی را تعریف میکنیم و هر کشور دیگری که میخواهد وارد بحث هستهای بشود، اول باید بیاید از ما اجازه بگیرد! آنها چون زورشان به هم نمیرسید و این فناوری را داشتند، نمیتوانستند همدیگر را حذف کنند! ولی اگر فقط مثلاً دست آمریکا بود، بهراحتی میتوانست بقیه را حذف نماید؛ اما چون آنها نیز توانسته بودند خود را از یک مرحلهای به بالاتر برسانند و نمیتوانستند همدیگر را حذف کنند به یک توافقی با یکدیگر رسیدند! حالا شرایط امروز فضای مجازی ما همانند آن شرایط چهل، پنجاه سال پیش هستهای است! (که باید از این شرایط نهایت استفاده را بکنیم تا پنجاه سال دیگر در دام و فشار دیگران نباشیم و کسی نتواند حقوق ما را پایمال نماید). همچنین امروز، واکاوی فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی و معادلات اقتصادی آن، یکی از مهمترین مواردی است که باید به آن پرداخته شود؛ زیرا ما در دورانی زندگی میکنیم که میتوان آنرا عصر مجازی نامید.
بعد از سه دوره تغییرات و پیشرفتهای بشر که انقلاب کشاورزی، انقلاب صنعتی و انقلاب فراصنعتی نامیده شد، حال با تغییرات و انقلاب جدیدی روبهرو هستیم که میتوان آنرا موج چهارم یا انقلاب فضای مجازی نیز نام نهاد. در واقع، موج چهارم تکامل و توسعه یافته انقلاب فراصنعتی است که عصر اطلاعات و دانش بود. موج چهارم را میتوان هم یک فرصت و هم یک چالش تلقی كرد؛ زیرا بهدلیل پیشرفت ثانیهای علم و تکنولوژی، بهویژه رسانهها و ازجمله شبکههای اجتماعی و در اختیار بودن انبوهی از اطلاعات درست و غلط در رسانههای مختلف، انسانها و بهخصوص نوجوانان و جوانان را با شک و شبهههای بسیاری درخصوص مسائل زندگی مواجه کرده است؛ لذا کشورهای مختلف، با اتخاذ سیاستهای گوناگون، سعی میکنند تأثیرات مثبت و منفی این موج را کنترل نمایند.
حال با درنظر گرفتن موارد ذکر شده، پرسشهای مهمی به شرح ذیل مطرح میشود:
- در حال حاضر، در ایران، راهحل بهینه و مناسب برای برخورد با تأثیرات خوب و بد، درست و غلط، مثبت و منفی، زشت و زیبای موج چهارم چیست؟! در واقع، باتوجه به موج چهارم، از کجا، چگونه و با چه روشی باید شروع کنیم تا نسل امروز و فردا با موفقیت روزافزون پیش بروند و دچار سردرگمی و استحاله فرهنگی نشوند و در جنگ نرم نیز فاتح میدان باشیم تا مدیون شهدا، جانبازان و ایثارگران انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس نباشیم ؟!
- برای کنترل و مبارزه با مهاجرت نوجوانان و جوانان از دنیای واقعی به دنیای مجازی، چه مقدمات و چه تصمیمهایی باید اتخاذ شود تا نسل امروز از پیشرفت دنیای حقیقی جا نمانند؟!
- چگونه میتوانیم فضای مجازی را برای ایران مزیتساز کنیم و از معادلات اقتصادی آن بهرهمند بشویم؟!
باتوجه به ظرفیتهای بالایی که در این حوزه در کشور و همچنین نیازهایی که در جامعه رو به رشد ما وجود دارد، بهدرستی از این فرصت استفاده نشده است، در صورتی که در کشورهای دیگر، بزرگترین شرکتها درزمینه فضای مجازی هستند و درآمدهای بسیار زیادی دارند، در صورتی که ما در ایران، این حوزه را جدی نگرفتهایم، چرا؟ علت آن چیست؟! یکی از دلایل مهم این است که ما در کشور، در حوزه فضای مجازی، موانعی مانند اینکه زیرساختهای ما مزیتساز نیست، وجود دارد! و البته برای دیگران مزیتساز است؛ دیگرانی که ما زیرساختهایمان را وابسته به آنها تعریف نمودهایم و آنها از این فرصت، نهایت استفاده را میکنند. حال اگر ما توجه به این موضوع نداشته باشیم و زیرساختهای خودمان را وابسته به رقیب یا دشمن تعریف نماییم، برای او فرصت است و برای ما بیشتر تهدیدساز!
حال چه باید کرد!؟ سه انتخاب میتوانیم داشته باشیم:
- کلا بگوییم ما فضای مجازی را نمیخواهیم، چون تهدیدهای زیادی داریم که نمیشود!
- یک انتخاب این است که همین وضع موجود را داشته باشیم، یعنی همین وضعیت موجود که فرصتساز برای دیگران و تهدیدآمیز برای ماست را ادامه دهیم.
- انقلاب اسامی در فضای مجازی؛ یعنی ما باید شرایط موجود در فضای مجازی را با تسلط بر این فناوری، بهسمت یک نظم فرصتمحور برای خودمان و برای کل بشریت و انسانهایی که میخواهند پیشرفت و سعادت را دنبال کنند، پیش ببریم! و این امر شدنی است؛ زیرا مناسبات فضای مجازی در همین سالها در حال رقم خوردن است!
حال پرسشی که پیش میآید، این است که آیا فقط ما این نگاه را به فضای مجازی داریم که میخواهیم یک چیز را خودمان ایجاد کنیم یا یک مدیریت را خودمان اعمال نماییم یا کشورهای دیگر هم همین کار را میکنند؟!
در پاسخ باید گفت، ما در این خصوص، با دو دیدگاه مواجه هستیم:
- کشورهایی که میخواهند پیشرو باشند و پیشرفت برای آنها مهم است که البته تعداد آنها کم است. این دسته از کشورها، معمولا در عرصههای دیگر نیز نگاهشان پیشرف تمحور است.
- تعدادی کشورها نیز همیشه وابسته دسته اول هستند و ذیل آنها تعریف میشود. ازاینرو، قطعا ما بهدلیل شرایط و مزیتهایی که داریم، نمیتوانیم خود را جزء دسته دوم بدانیم؛ زیرا مردم ایران نشان دادند که میخواهند جزء رده اول باشند!
قابل ذکر است که ازجمله کشورهای دسته یک در فضای مجازی، میتوان امریکا، آلمان، چین، روسیه، کره جنوبی و… را نام برد. نکته مهمی که مناسب است به آن اشاره شود، این است که کره جنوبی، تجربه خوبی را در پیادهسازی شبکه ملی اطلاعات کسب نموده است و عملا بالاترین سرعت اینترنت در کره جنوبی است. حال آیا اگر این کشور میخواست وابسته به آمریکا این کار را دنبال کند، میتوانست؟!
همچنین ما در حال حاضر، شاهد دو نوع زندگی هستیم؛ زندگی واقعی و زندگی مجازی. امروز شاهد این موضوع هستیم که هر بعُدی از زندگی در فضای مجازی، در حال بازتعریف شدن است. در واقع شاهد یک نوع زندگی جدید یا نوع جدید زندگی هستیم. تعریف جدیدی از زندگی فردی و اجتماعی در حال شکلگیری است و معادل ابعاد زندگی واقعی ما (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، امنیتی و…) در فضای مجازی شاهد هستیم. حال اگر این زندگی مجازی که در حال کامل شدن است را مراقب نباشیم و درباره آن درست و بهموقع فکر نکنیم، در موضوع فضای مجازی، در قعر جدول پیشرفت در دنیا قرار م یگیریم؛ زیرا اگر بهموقع محاسن و معایب این فضا را شناسایی نکنیم، مزیتهایی که در این حوزه داریم را از دست میدهیم.
ما در حوزه فضای مجازی، جوانان نخبه و نیروهای متخصص و توانمند بسیار داریم که این خود یکی از مزیتهای بزرگ و مهم است. باید در این حوزه بررسی کنیم که ازلحاظ اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علم و فناوری، امنیت، سبک زندگی در این فضا و.. .چه قابلیتهایی داریم و به چه دستاوردهایی میتوانیم برسیم؟! باید مکانیزمهای ارزش افزوده اقتصادی در این فضا را بشناسیم. ازاینرو، نخبگان و جامعه علمی ما، باید درگیر این موضوعات مهم بشوند. این حوزه، معادلات اقتصادی خاص خود را دارد و اگر این معادلات را نشناسیم، عقب خواهیم ماند و ضرر میکنیم. هر کلیک که در اینترنت انجام میدهیم، معادل جابهجایی ارز، ارزش دارد. درواقع شاخصی برای این امر نداریم. ما داده و ستانده اطلاعاتی در این حوزه نداریم. برای یک کلیک از چند دهم سنت تا چند سنت حاضرند پرداخت نمایند. کشورهای دیگر، این جدول داده و ستانده را درست کردهاند و دارای شاخص هستند تا ببینند چقدر در مسیر اقتصاد دانشبنیان حرکت میکنند و گمرک مجازی دارند.
لایههای فضای مجازی
قابل ذکر است که در فضای مجازی، سه لایه وجود دارد:
- لایه کاربری (دسترسی)؛
- لایه مدیریت؛
- لایه حاکمیت.
یک مثال: شما هواپیما و صنعت هوایی و… را درنظر بگیرید!
- خود هواپیما قابل دسترسی برای ما هست (1).
- هواپیما دارای خلبان است که در خطهای هوایی مثل ایرلاین است (2).
- در کشور ما ضوابط حملونقل هوایی، در مجلس تدوین شده و بر اساس آن، حریم هوایی شکل گرفته است؛ یعنی دارای قوانینی هستیم که حریم هوایی را مشخص میکند (3)
نکته1: وقتی ما سوار بوئینگ میشویم، آیا از قوانین آمریکا استفاده میکنیم؟ آیا وقتی سوار ایرباس میشویم، از قوانین فرانسه استفاده میکنیم؟ جواب خیر هست! چون ما در این حوزه کارهایی کردیم، ازجمله خلبان تربیت کردیم، شرکتهای هوایی داریم و همچنین پدافند هوایی داریم که از قوانین و حاکمیت حمایت میکند. بهطور مثال، ریگی تروریست که وقتی از حریم هوایی ایران خواست عبور کند دستگیر شد یا عبور چند نیروی ناتو که در یک هواپیما تجاری، وقتی خواستند از حریم هوایی ایران خارج شوند، هواپیمای حامل آنها نشانده شد و بعد از دادن تعهد، به مسیر خود ادامه دادند. البته قابل ذکر است، این اقتدار، در خیلی از کشورها در این حوزه وجود ندارد؛ لذا در حوزه فضای مجازی نیز کشورهای صاحب نام در این حوزه، فقط لایه کاربری را ندیدهاند، بلکه لایه مدیریتی و لایه حاکمیتی را هم دیدهاند.
حال ما در این حوزه نیز باید لایه مدیریتی و حاکمیتی را هم بررسی کنیم و همان اقتداری که بهطور مثال، در حوزه هوایی داریم، در حوزه مجازی نیز داشته باشیم.
تغییر پارادایم حاکمیت در فضای مجازی
باید درنظر داشته باشیم که احتمال دارد بهعلت اعمال تحریم، تغییر نظام رمزنگاری در آینده صورت گیرد و این امر باعث میشود که ما نتوانیم به سایر کشورها پیام بفرستیم. کره جنوبی بیشترین پهنای باند را در اختیار شهروندان خود قرار میدهد. در آنجا موتورهای جستجوگر آمریکایی، مثل گوگل، در رده اول نیست. آنها سیستم جستوجوی خود را دارند. مردم سرویسهای ایمیل و انتقال پیام داخل کشور را به نمونه آمریکایی آن ترجیح میدهند (البته در دسترس است، ولی استفاده نم یکنند)؛ اینها اتفاقی نیست، بلکه در کشور کره، در لایههای مدیریت و حاکمیت، کارهایی انجام دادهاند.
ازاینرو، اگر ما دیر اقدام نماییم، میشود همان حکایت هستهای! بلکه فرصتهای حال را هم از دست میدهیم و معلوم نیست بعداً بتوانیم انجام بدهیم! کرهجنوبی، در لایه حاکمیت، دارای شبکه ملی اطلاعات است و حتی میتواند پهنای باند تولید کند، ولی ایران واردکننده پهنای باند است که از طریق واسطههایی وارد ایران میشود و بهدلیل وجود واسطهها، قیمت اینترنت در ایران بالا میرود و سرعت پایین میآید و در واقع، سرور وقتی نزدیک کاربر باشد، سرعت بالا میرود.
البته دشمنان ایران با جوسازی اینکه مثلا کره شمالی در این حوزه، دارای یک شبکه داخلی است و از سرویس جستوجو و ایمیل داخلی استفاده میکند که با شبکه خارجی در ارتباط نیست، سعی به فرافکنی درخصوص شبکه داخلی ایران (اینترانت) دارند. در صورتی که قرار نیست با ایجاد شبکه داخلی، نمونه نظام حاکم بر فضای مجازی کره شمالی بهوجود آید.
اگر شبکه ملی اطلاعات، بهدرستی اجرا شود تا حدود ده برابر سرعت بالا میرود و هزینهها به حدود یکهشتم قیمت فعلی میرسد؛ در صورتی که همانطور که گفته شد، اگر بخواهیم از طریق واسطه از خارج وارد کنیم، هزینهها بالا میرود و سرعت پایین میآید.
لذا باید هرچه زودتر، ارگانها و دستگاههای مربوط به حوزه فضای مجازی، ازجمله شورای عالی فضای مجازی، تصمیمات و کارهای لازم را اتخاذ کنند. باید هرچه سریعتر موانع مدیریتی در این حوزه، برطرف شود و اینترنت داخلی (اینترانت) و سرویس جستوجو و ارسال پیام (ایمیل) داخلی را بسازیم.
درنهایت مناسب است، ازلحاظ فرهنگی در این حوزه، مراقب تغییر سبک زندگی باشیم و اگر لایههای فرهنگی دیده نشود، آسیبهای فراوانی به جامعه و خانوادهها وارد میگردد؛ لذا باید نخبگان و محققان، به تحقیقات میدانی در فضای مجازی بپردازند و تفکرات، آسیبها، مزایا و معایب شبکههای اجتماعی را بررسی و کشف نمایند تا با آموز شوپرورش بهموقع و مناسب، جلوی ناهنجاریها و آسیبهای فردی و اجتماعی گرفته شود. در اصل بحث بهتر استفاده کردن است، نه محدود نمودن و باید مزیتهای اقتصادی و فرهنگی را بیشتر کنیم و آموزش بدهیم.
چند نکته مهم
- در حال حاضر، شرکتهای خارجی، بهخاطر درآمد و هدف اقتصادی خود سرویسهای بسته ارائه میدهند! مثل سرویس اینترنت نوجوان و خانواده؛
- در صورت اجرای صحیح و قانونی شبکه ملی اطلاعات اتفاقهای زیر رخ میدهد: سرعت دسترسی کاربران به اینترنت، حداقل دهبرابر بهترین وضعیت کنونی میشود، هزینه کاربر در حدود یکهشتم هزینه فعلی میشود، باعث افزایش چشمگیر امنیت کاربران میشود، با وضعیت فعلی واردات پهنای باند، تولیدکننده محتوا، سود که نمیکند، بلکه به نوعی جریمه هم میشود! فرض کنید، مصرفکننده از سایتی که تولید محتوا میکند فیلمی را دانلود نماید! در اینجا تولیدکننده محتوا و مصرفکننده در درجه اول، باید مبلغی را پرداخت نمایند. حال پرسشی پیش میآید، به چه کسی؟ به شرکت ارائهدهنده خدمات (فروشنده پهنای باند مانند ADSL). آن شرکت نیز با واسطه میدهد به واسطه خارجی و در نهایت عمده سود را اول شرکت اصلی فروشنده پهنای باند خارجی میبرد! خب در اینجا چه چیزی به تولیدکننده محتوا رسید؟ علاوهبر اینکه هیچ چیز، بلکه باید یک مبلغی را هم بدهد؛ زیرا تولیدکننده محتوا باید یک همچین پهنای باندی معادل آن بخرد که بگذارد پشت سایت که وقتی مصرفکننده کلیک میکند، در سایت تولیدکننده محتوا امکان دانلود فراهم باشد. یعنی تولیدکننده محتوا، پول هم باید بدهد؛ یعنی هم هزینه تولید و هم هزینه انتشار را باید بدهد! مصرفکننده نیز هزینه مصرف آنرا میدهد و به تولیدکننده محتوا هیچ چیز نمیرسد و آن خارجی که هیچ نقشی نداشته است، کلی سود میکند! این یعنی تولیدکننده محتوا جریمه شد! البته مصرفکننده هم جریمه میشود؛ زیرا سرعت پایین و قیمت بالاست!
حالا پرسش این است که چه کار باید کرد؟! میتوان گفت اگر پهنای باند، داخلی شود، تولیدکننده محتوا باید سهمی از فروش پهنای باند ببرد! و پرسش دیگری که پیش میآید آیا در این صورت، پهنای باند گران میشود؟ جواب منفی است؛ زیرا اگر این اتفاق بیافتد، چون پهنای باند داخلی هست و قیمت تمامشده حدود یکدهم قیمت نمونه خارجی میشود که با چند واسطه و برحسب دلار وارد کشور میشد، درنتیجه ارزانتر میگردد! در واقع پهنای باند داخلی، به این دلیل ارزانتر در میآید، چون نزدیک بودن محل ذخیره، تولید و مصرف را دربر دارد، پس در اصل سرعت بالاتر و قیمت پایینتر میشود! و حتی محتوای خارجی نیز چون پهنای باند بینالمللی ما خلوت میگردد؛ زیرا نیاز در داخل پاسخ داده میشود، ازاینرو با قیمت پایینتر ایجاد میشود!
منابع:
- نژادیان، محمدعلی (1394)، موفقیتشناسی دفاع مقدس، چاپ اول، تهران: موفقیتشناسی.
- نژادیان، محمدعلی (1397)، موفقیتشناسی اقتصادی در راستای حمایت از تولید داخلی، چاپ اول، تهران: موفقیتشناسی
- محسن مقصودی (مجری)، مهدی صرامی (مدیرعامل مجمع فعالان فضای مجازی انقلاب اسلامی)، علیرضا شاهمیرزائی (عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی)، برگرفته از برنامه 127 ثریا، شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، 20 خرداد 1394.
انتهای پیام/