نظام ملی نوآوری چیست؟
محمدعلی نژادیان: به زبان ساده نظام ملی نوآوری عبارت است از سیاستها، تعاملات و رفتارهای متقابل بین سهگانه صنعت (بخش خصوصی)، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی و دولت که منجر به (توسعه، خلق، انتقال، اصلاح و انتشار) فناوریهای جدید میشود. در واقع سرعت و جهت نوآوری به بازیگران و فعالیتهای آنها ربط دارد و تحت تاثیر محیطهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است.
به گزارش کارآفرینی پرس، دکتر محمدعلی نژادیان مدرس دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران در یادداشتی نوشت: (پوپر و واگنر، 2002)[1] نویسنده سند «بنیادهای جدید رشد: نظام نوآوری آمریکا، امروز و فردا»[2] که توسط «موسسهی سیاست علم و فناوری»[3] وابسته به رند[4] تهیه شده است، دربارهی یکی از موضوعات بسیار اساسی امروز یعنی نظام ملی نوآوری و گزینههای سیاستی مربوط به آن برای اقدام دولت آمریکا جهت حمایت از سیستم ملی نوآوری نوشتهاند.
در ابتدای این سند آمده است:
«دگرگونی اقتصاد ایالات متحده در بیست سال گذشته (2000-1980) به وضوح نشان داده است که نوآوریهای مبتنی بر پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی به کمک بزرگی در رفاه ملی ما تبدیل شده است. سیستمی که از این فرآیند پشتیبانی میکند بهعنوان یکی از مهمترین سرمایههای ملی ما ظاهر شده است. همانطور که در گذشته منابع طبیعی کشور، استعدادها و فداکاری نیروی کار و موجودی انباشته کالاهای سرمایهای آن منبعی مهم برای رشد امروز و آینده بوده است.» (برای دریافت فایل pdf این سند به زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید).
بهعبارتی دیگر عنوان میکند که: نظام ملی نوآوری دارای همان اهمیتی برای آمریکا است که منابع طبیعی، سرمایه انسانی و سرمایهی فیزیکی در گذشته برای رشد اقتصادی این کشور مهم بوده است.
با تغییر در فضا و موقعیت نوآوری در عرصه جهانی، نیاز به تغییر در رویکردهای سیاستگذاری آن در عرصه ملی، خود را نمایان ساخته و رویکردهایی مانند نظام ملی نوآوری[5] سعی در پاسخگویی به چنین نیازهایی دارند. امروزه نوآوری در واقع توانایی پاسخگویی خلاق به تقاضاهای بازار و دیگر نیازهای اجتماعی است[6] و در این میان عناصر و نهادهای مختلفی بر این فرایند تاثیر میگذارند که در رویکرد نظام ملی نوآوری این عناصر و نهادها و روابط و تعاملات آنها مورد تحلیل قرار گرفته و بررسی میشوند[7].
همچنین یکی از وظایف کلیدی دولتها سیاستگذاری صحیح بهمنظور تقویت نظام ملی نوآوری خود در راستای دستیابی به مزیتهای بیشتر در فرایند جهانی شدن و حرکت بهسمت اقتصاد دانشمحور است[8]. شناسایی کارکردهای اساسی نظام ملی نوآوری میتواند به سیاستگذاران در زمینه اتخاذ سیاستها و اهداف مناسب برای ارتقای توان نوآوری و فناوری کشورها کمک کند. سیاستگذاران باید با توجه به این کارکردها و بانگرشی نظاممند، سیاستهای مناسبی برای ارتقای توان رقابتپذیری و توسعه فناوری کشور در پیش گیرند. بیتردید در دنیای امروز، حرکت کشورهای در حال توسعه به سمت این کارکردها با مشکلات زیادتری همراه است و فرایند جهانی شدن و رشد سریع فناوریهای موجود فرصت تفکر و حرکت آهسته را از این کشورها گرفته است. در نتیجه نظام ملی نوآوری با استفاده از کارکردهای خود، ابزاری تحلیلی برای تجزیه و تحلیل اقتصاد دانشی و نوآوری کشورها ارائه میکند[9].
از طرفی عملکرد نوآورانه یک کشور تا حد زیادی بستگی به نحوه ارتباط بخشهای دولت، دانشگاه، صنعت و سایر سازمانها با یکدیگر (بهعنوان عناصر یک سیستم جمعی ایجادکننده و استفاده کننده دانش و فناوریهایی که استفاده میکنند) دارد. بهعنوان مثال:
- موسسات تحقیقاتی عمومی، دانشگاهها و صنعت بهعنوان تولیدکنندگان تحقیقاتی، فعالیت میکنند و فعالیتهای تحقیق و توسعه را انجام میدهند.
- از سوی دیگر، دولتهای مرکزی یا منطقهای نقش هماهنگکننده را در میان تولیدکنندگان پژوهش از نظر ابزارهای سیاستی، دورنماها و چشماندازهای آینده ایفا میکنند.
- علاوهبراین، برای ترویج نوآوری، بازیگران مختلف نوآور باید بر اساس سطح اعتماد قوی، پیوندهای قوی با یکدیگر داشته باشند و دولتها باید اعتماد را در بین بازیگران مختلف نوآوری ترویج و فعال کنند[10].
این ارتباطات میتواند به شکل تحقیقات مشترک، تبادل پرسنل، ثبت اختراع متقابل و خرید تجهیزات باشد. در نهایت، سیستم ملی نوآوری با کیفیتهای فرهنگی- اجتماعی متمایز جوامع ملی شکل میگیرد. پس، مسیرهای ملی نوآوری، جهتگیری فناوری و یادگیری وجود دارد که نتیجه آن این است که هر کشور، خواه بسیار توسعه یافته یا نیافته، نوعی سیستم ملی نوآوری داشته باشد. بنابراین، تفاوت در ساختارها و استراتژیهای سیستم ملی نوآوری در میان کشورهای مختلف اقتصادی موفق نشان میدهد که هیچ دستورالعمل جهانی برای بهترین روش وجود ندارد[11]. در واقع عملکرد مناسب این نظام تحت تأثیر محیط سیاسی، فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی کشورها قرار دارد[12]. ازاینرو، توجه به نقاط قوت و ضعف نظام ملی نوآوری در ایران و اصلاح روند آن اهمیت بسیاری دارد.
در نتیجه زمانی ما میتوانیم از صنایع توقع پیشرفت و خلق نوآوری داشته باشیم که نظام ملی نوآوری ایران بهبود یابد.
[1] Steven W. Popper and Caroline S. Wagner. New Foundations for Growth: The U.S. Innovation System Today and Tomorrow. RAND, 2002.
[2] New Foundations for Growth: The U.S. Innovation System Today and Tomorrow.
[3] موسسه سیاست علم و فناوری (The Science and Technology Policy Institute) که در ابتدا توسط کنگره در سال 1991 بهعنوان مؤسسه فناوریهای حیاتی (The Critical Technologies Institute) ایجاد شد و در سال 1998 تغییر نام داد، یک مرکز تحقیق و توسعه با بودجه فدرال است که توسط بنیاد ملی علوم حمایت شده و توسط رند اداره میشود..
[4] شرکت رند (RAND) یک موسسه غیرانتفاعی جهانی است و دفاتری در آمریکای شمالی، اروپا و استرالیا دارد که به بهبود سیاست و تصمیمگیری از طریق تحقیق و تجزیه و تحلیل کمک میکند. ر.ک:
www.rand.org
[5] The National Innovation System (also NIS, National System of Innovation).
[6] OECD (1999). “Managing National Innovation Systems”, OECD Publications.
[7] سلامی، سیدرضا و مهدی محمدی (1387)، «ارائه الگوی مفهومی برای سنجش نوآوری ملی در کشورهای در حال توسعه»، مدیریت توسعه و فناوری، سال اول، شماره 1، ص 89-73.
[8] پانوشت 2
[9] Chang Y. and Chen M.(2004). “Comparing Approaches to Systems of Innovation: The Knowledge Perspective”, Technology in Society, 26, PP: 17- 37.
[10] Chung, S (2002). “Building a national innovation system through regional innovation systems”. Technovation. 22 (8): 485–491.
[11] Fromhold-Eisebith, Martina (2007). “Bridging Scales in Innovation Policies: How to Link Regional, National and International Innovation Systems”. European Planning Studies. 15 (2): 217–233.
[12] سلطانی، بهزاد و همکاران (1396)، «مروری بر چالشهای نظام ملی نوآوری ایران و ارائۀ سیاستها و راهكارهایی برای بهبود آن»، مطالعات راهبردی سیاست گذاری عمومی، دورۀ 7، شمارۀ 23 ، تابستا ن 9، ص 185-198.
پایان پیام/