چرا رهبری کارآفرینانه اهمیت دارد؟

جنگ و پاندمی. تغییرات اقلیمی و آب تمیز. فقر و گرسنگی. نابرابری نژادی و جنسیتی. فهرست بیپایان چالشهای پیچیدهای که امروزه بشریت با آنها مواجه است، دلهرهآور است. افزون بر این، بسیاری از این مشکلات، مسائلی دیرینه هستند که دههها یا حتی قرنها است زمین را درگیر خود کردهاند. اما مشکل اصلی، طبق گفته اسکات تیلور از دانشگاه بابسون، خود مشکلات نیستند؛ بلکه رهبری مورد نیاز برای حل آنها است.
به گزارش کارآفرینی پرس، اسکات تیلور، استاد رفتار سازمانی و رئیس کرسی «آرتور ام. بلانک» در رهبری مبتنی بر ارزشها در دانشگاه (کالج) بابسون، میگوید: «چیزی که شبها مرا بیدار نگه میدارد، این است که چرا ما این مشکلات و چالشهای دیرپا را در جهان داریم؟» او ادامه میدهد: «ما نمیتوانیم افرادی را گرد هم بیاوریم که منابع، دانش، توانمندیها و تأثیر کافی برای کار کردن بر روی این مسائل بسیار پیچیده را داشته باشند. مشکل در رهبری است، بنابراین نیاز به آن احساس میشود.»
تیلور معتقد است که مدلهای رهبری قدیمی است که به جامعه آسیب میزنند، نه خود رهبران. او بر این باور است که برای تغییر وضعیت، به مدل جدیدی از رهبری نیاز داریم. تحقیقاتی که به رهبری تیلور در دانشگاه بابسون انجام شده، آن مدل جدید را ارائه داده است.
یک مدل نوآورانه
اولین تعاریف رهبری کارآفرینانه به اوایل دهه 1990 برمیگردد و در توسعه این مفهوم، اعضای هیئت علمی دانشگاه بابسون، از جمله دانا گرینبرگ، استاد رفتار سازمانی و نویسنده کتاب رهبری کارآفرینانه جدید: پرورش رهبرانی که فرصتهای اجتماعی و اقتصادی را شکل میدهند، که در سال 2011 منتشر شد، در خط مقدم قرار داشتهاند. از آن زمان به بعد، رهبری کارآفرینانه به عنوان یک مهارت حرفهای و یک رشته علمی محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
دانشگاه بابسون، که به عنوان بهترین مدرسه آموزش کارآفرینی در جهان شناخته میشود، بهخوبی در موقعیتی قرار دارد که پیشگام رهبری کارآفرینانه باشد. در سال 2019، با یک اهدا 50 میلیون دلاری از آرتور ام. بلانک (فارغالتحصیل سال 1963 و افتخاری 1998)، دانشگاه بابسون مدرسه Arthur M. Blank برای رهبری کارآفرینانه را راهاندازی کرد.
«این DNA ما است. ما آن را زندگی میکنیم، تمرین میکنیم و آموزش میدهیم»، تیلور میگوید. «ما به دلیل آن تاریخ، ارتباطات و روابطمان به طور ویژهای واجد شرایط هستیم، اما فکر میکنم یک بخش دیگر هم وجود دارد: ما میخواهیم بتوانیم به جهان در حل این مسائل پیچیده کمک کنیم.»
بیشتر بخوانید: آموزش «رهبری کارآفرینانه» در دانشگاه بابسون
در مدرسه بلانک دانشگاه بابسون، تیلور رهبری کارهای گسترده همکارانش را برای تحقیق و پیشبرد رهبری کارآفرینانه بر عهده داشته است که امسال به مرحله جدیدی میرسد. تیلور قرار است تحقیقات مدرسه بلانک را تابستان امسال در کنفرانس سالانه انجمن مدیریت، مهمترین کنفرانس برای محققان مدیریت و سازمان، ارائه کند. همچنین، مقاله علمی تیم درباره رهبری کارآفرینانه به زودی برای انتشار در یک نشریه علمی معتبر ارسال خواهد شد.
مهمتر از همه، تحقیقات مدرسه بلانک دانشگاه بابسون اولین مدل علمی برای توضیح رهبری کارآفرینانه را ایجاد کرده است. تعاریف موجود عمدتاً یا در حوزه کارآفرینی یا رهبری ریشه دارند. مدل بابسون، اما، هدف دارد تا تعریف را با ادغام این دو حوزه و استفاده از علم اعصاب به شیوههای نوآورانه گسترش دهد و روشنتر کند.
تیلور در توضیح سادهتر میگوید رهبری کارآفرینانه «توانایی کمک به افراد به شیوهای تاثیرگذار برای افزایش ظرفیت آنها در شناسایی و استفاده از فرصتهای کارآفرینی» است.
«ما اینجا فقط در مورد کسبوکارها صحبت نمیکنیم»، تیلور میگوید. «ما در مورد حل مسائل پیچیده، ایجاد سازمانهای پایدار صحبت میکنیم که بر محیط زیست، اقتصاد و جامعه تاثیر میگذارند.»
اولویت دادن به مردم
دیدگاه سنتی رهبری اغلب بر یک شخصیت قهرمانانه تکمحور تکیه دارد—یک رهبر قدرتمند که پیروان را به سمت یک هدف مشترک هدایت میکند. و تعاریف موجود از رهبری کارآفرینانه عمدتاً از «رهبری تحولآفرین» وام گرفته شده است، که بر رهبرانی تمرکز دارد که قادر به تغییر یک سیستم اجتماعی یا گروهی از مردم به نحوی هستند.
«اما، آن پایه رهبری تحولآفرین که رهبری کارآفرینانه بر آن بنا شده اکنون کمی ناپایدار است»، تیلور میگوید. آنچه که در اینجا کمبود دارد، روابط میان افراد است. مدل رهبری کارآفرینانه دانشگاه بابسون بر دینامیکهای روابطی حیاتی تمرکز دارد و تحقیقاتی در زمینه انگیزش انسانی را دربر میگیرد. «علم به ما کمک کرده است تا بفهمیم چرا مردم کاری را که انجام میدهند، انجام میدهند و چه چیزی باعث عملکرد مؤثر در سطح فردی، تیمی یا سازمانی میشود.»
برای شروع، رهبران کارآفرینانه باید وضوح درونی داشته باشند. با هدایت مطمئن بر اساس ارزشها و باورهای خود، آنها میتوانند تمرکز بهتری بر دیگران داشته باشند. «مدل ما بررسی میکند که این چگونه از منظر انگیزشی و دینامیک اتفاق میافتد»، تیلور میگوید.
«با پرورش رهبران کارآفرین و اندازهگیری تواناییها و تاثیرات آنها، ما میتوانیم تفکر و عمل کارآفرینانه را به روشی هدفمند و مؤثرتر ترویج دهیم که حتی در چند سال گذشته نمیتوانستیم تصورش را هم بکنیم. فکر میکنم آنچه خواهیم دید، فوقالعاده خواهد بود.» اسکات تیلور، رئیس کرسی Arthur M. Blank در رهبری مبتنی بر ارزشها
رهبران کارآفرین موفق باید بتوانند احساس همدلی را در میان دیگران نشان دهند و تقویت کنند. تحقیقات جدید نشان میدهد که بخشهایی از مغز که مربوط به همدلی هستند، با نوآوری، خلاقیت و رفتارهای اجتماعی مثبت رابطه نزدیکی دارند. با این حال، وقتی این بخشها فعال میشوند، بخشهای دیگر مغز که برای تحلیل و بررسی اطلاعات هستند، کمتر فعالیت میکنند و برعکس.
«من معتقدم رهبران کارآفرین سریعتر از دیگر رهبران میتوانند بین این دو بخش مغز جابهجا شوند و ما میتوانیم این کارایی را افزایش دهیم»، تیلور میگوید. «این دانش باید بر شیوه نگاه ما به رهبری از منظر روابط انسانی و آنچه که یک رهبر باید انجام دهد تا دیگران را الهام ببخشد و انگیزه درونی آنها را برای عملکرد بهتر تحریک کند، تاثیر بگذارد.»
پرورش رهبران کارآفرین
بیش از 40 سال پیش، دانشگاه بابسون مفهوم کارآفرینی را به عنوان یک رشته علمی که میتوان آن را آموخت و توسعه داد، معرفی کرد. حالا این دانشگاه در نظر دارد همین کار را برای رهبری کارآفرینانه انجام دهد.
تیلور میگوید مهارتهای مورد نیاز برای رهبران کارآفرین، مانند انعطافپذیری فکری و تواناییهای اجتماعی، میتوانند پرورش یابند و حتی اندازهگیری شوند. مدل بابسون شامل یک فرآیند برای تقویت تواناییهای رهبران کارآفرین است که میتواند همکاریهای جمعی برای حل مسائل پیچیده و ایجاد ارزش را افزایش دهد.
نتایج میتوانند بسیار چشمگیر باشند.
«با پرورش رهبران کارآفرین و اندازهگیری تواناییها و تاثیرات آنها، ما میتوانیم تفکر و عمل کارآفرینانه را به روشی هدفمند و مؤثرتر ترویج دهیم که حتی در چند سال گذشته نمیتوانستیم تصورش را بکنیم»، تیلور میگوید. «فکر میکنم آنچه خواهیم دید، فوقالعاده خواهد بود.»
پس با وجود مشکلات پیچیده و مداومی که باعث بیخوابی میشوند، آیا رهبران کارآفرینانه میتوانند جهان را تغییر دهند؟
تیلور بدون تردید پاسخ میدهد: «کاملاً.»
انتهای پیام/