5 تله که باید بهعنوان یک رهبر از آن دوری کنید!
مترجم: هدیه وطنخواه | یک ضربالمثل قدیمی وجود دارد: “هرچه بیشتر رشد کنید، شوخیهایتان (از نظر اطرافیانتان) خندهدارتر است!” در واقع شوخیهای شما نیست که میزان قدرت شما را مشخص میکند؛ بلکه ادراکات، قضاوتها و رفتار شما، میزان قدرت شما را مشخص میکند. چیزی که کمتر به آن اشاره میشود این است که قدرت شما فقط شما را تغییر نمیدهد بلکه قدرت، اطرافیانتان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
به گزارش کارآفرینی پرس، حفظ قدرت به این معناست که شما هدف انتظارات و پیشبینیهای دیگران میشوید و وقتی در جایگاه قدرت قرار میگیرید؛ دیگر نه بهعنوان یک فرد عادی بلکه بهعنوان نمادی از اقتدار دیده خواهید شد. یعنی ممکن است که مردم ایدههای شما را بیش از حد ارزشگذاری کنند و ایدههای خودشان را دستکم بگیرند. آنها ممکن است بهخاطر جایگاه و قدرت شما، صداقت کمتری در کلام و بازخوردهایشان داشته باشند.
ممکن است تمایل کمتری به صحبت کردن داشته باشند، به برداشتهای نادرست خودشان اعتماد کنند و ریسک کنند و حتی ممکن است در برابر رفتار نادرست شما سکوت کنند. همینطور ممکن است که انتظارات غیرواقع بینانهای نسبت به دستاوردهایتان داشته باشند؛ یا برعکس، شما را رهبری با شک و تردید در نظر بگیرند و مدام درحال بررسی فعالیتها و رفتارتان باشند تا به این نتیجه برسند که شما شایستهی موقعیت خود هستید یا خیر!
نتیجهاش چیست؟ واکنش مردم نسبت به قدرت شما، شما را به گونهای شکل میدهد که ممکن است متوجه نباشید. بدون آگاهی از این پویایی، میتوانید طعمهی تلههایی شوید که از قدرتتان ناشی میشود و توانایی شما، برای انجام آنچه برای سازمان مناسب است؛ و رسیدن به اهدافتان، تضعیف میکند. مطالعات نشان میدهد زمانی که رهبران به اندازهی قدرت خود از آن قدرت استفاده نمیکنند (نسبت به قدرت خود ضعیف عمل میکنند.) انگیزهی کارکنانشان نیز کاهش مییابد و قصد آنها برای ارائه حداکثر کمک به سازمانشان کاهش مییابد.
این مقاله پنج تله اصلی قدرت را بهعنوان مدیر اجرایی مشاهده کردهایم، شرح میدهد. در حالی که این تلهها میتوانند رهبران را در همه سطوح به خطر بیندازند.
هرچه مدت طولانیتری در نقش رهبر بوده باشید، قدرت شما بالقوه افراطیتر و خطرناکتر میشوند. شما نمیتوانید واکنش مردم را نسبت به خود کنترل کنید اما رفتار خود را میتوانید کنترل کنید، و از استراتژیها برای کاهش پیامدهای منفی قدرت، استفاده کنید. وظیفه شما این است که از قدرت خود استفاده کنید تا برای شما کار کند، نه برعلیه شما!
1. تلهی نجاتدهنده (ناجی)
شناخته شدن بهعنوان قدرت مطلق و اقتدار، میتواند شما را به دام مشاوره دادن مکرر، پاسخ دادن به همهی مسئلهها و کمک بیش ازحد بیندازد. اینکه شما بهعنوان ناجی برای هر چالش ظاهر شوید و آنرا رفع کنید، میتواند تیم شما را از کار بیاندازد و حضور هر لحظهی شما تبدیل به عادت میشود، حتی در مورد مسائل خارج از حوزهی تخصصی شما. علائم تله ناجی شامل تلاش برای حل مشکلات همه، مدیریت خرد پروژهها یا محصولات و ارائه پیشنهادهایی است که مورد نیاز یا خارج از محدوده تخصص شما است.
چرا این یک مشکل است؟ اجازه دهید ساده توضیح بدهم، وقتی درگیر نجات دیگران هستید، بیش از حد به توانایی خود اطمینان دارید. و این نیاز شما به کمک کردن یا کنترل کردن، باعث میشود که به یک نقطه شکست تبدیل شوید. علاوهبراین ورودی ارزشمند دیگران را ازدست میدهید، چرا که هر کسی خط فکر مخصوص به خود را دارد و در اغلب مواقع افراد ایدههای بهتری از ما دارند. شما با کنترلگری افراطی، توانایی آنها را برای مشارکت یا توسعه محدود میکنید، و بهطور بالغوه باعث میشوید که دیگران احساس اتکا به خود یا مسئولیتپذیری کمتری کنند.
برای گذر از تله ناجی قدرت، و کالیبره کردن تخصص خود، اقدامات زیر به شما کمک میکند:
- قبل از پاسخ دادن، بپرسید. این عادت را ایجاد کنید که قبل از پاسخ دادن یک سوال بپرسید.
- با خودتان صادق باشید. آیا هر تعداد از ایدهها و پیشنهاداتی که در یک جلسه یا گفتگو با همسالان خود به اشتراک میگذارید، واقعا اجرا میشوند؟ از آنها بخواهید که پیشنهادات شما را ارزیابی کنند.
- هنگامی که دیگران در مورد یک هدف یا کار احساس مسئولیت نشان میدهند اما محتاط هستند، به نگرانیهای آنها گوش دهید و با آنها صحبت کنید، اینکار حل مسئله و رفع نگرانی افراد را تسهیل میکند. برای مدیریت سازمان شما، این رفتارهای حمایتی حتی اگر جزئی باشند تاثیر مثبتی روی انگیزه و پیشرفت کارکنان دارد و شما را از نقش ناجی دور میکند.
2. تلهی رضایت
در نقش رهبر، شما اغلب بهعنوان یک متخصص شناختهشده هستید. کسی که همیشه پاسخ همه چیز را میدهد. با این حال در مقابل تلهی ناجی که کمی پیش دربارهی آن صحبت کردیم؛ تله رضایت درباره از بین رفتن کنجکاوی است. در واقع چون فکر میکنید همه چیز را میدانید، سوالات کمتری میپرسید. شما فرض میکنید که مشکل را درک میکنید و از بقیه افراد توضیح بیشتری نمیخواهید. شما سکوت کارکنانتان را بهعنوان توافق و رضایت میبینید و فرض میکنید که توافق، اجماع است و نه صرفا تبعیت.
افتادن در تله رضایت به این معنی است که از دستیابی به حقیقت غافل میشوید زیرا در گفتگوها بهدنبال بحث عمیقتری نبودهاید. شما نپرسیدید: ” آیا موضوعی هست که به آن اشاره نکرده باشم؟ ” یا ” چیزی را فراموش نکردهام؟ ” وقتی کسی برای کمک به شما مراجعه میکند، بهجای اینکه از او بپرسید که : “برای حل مسئله چه تلاشی کردهای؟” به او بگویید: “بنظر شما مشکل چیست؟ چه کمکی از من برمیآید؟”
چرا تله رضایت مشکل است؟ برای اینکه رضایت شما را در خطر از دست دادن اطلاعات و دادههایی که برای یک تصمیمگیری خوب نیاز دارید، قرار میدهد. همچنین در این تله شما به تیم خود کمک نمیکنید چرا که فکر میکنید اینگونه کارکنان شما تبدیل به متفکران انتقادی و حل کنندههای خودکفا میشوند!
برای عبور از تلهی رضایت از قدرت و مبارزه با سستی خود به طوری که اطلاعات مهم را از دست ندهید، اقدامات زیر به شما کمک زیادی خواهد کرد:
- روش تحقیق و تصمیمگیریای را توسعه دهید که مفروضات، ارزشها و باورهای اساسی در بحث را آشکار کند. بپرسید”چه فرضیات و احتمالاتی داریم؟ “یا” چه چیزی را هنوز نپرسیدهایم؟ “یا” یک فرد خارج از سازمان ما، یک رقیب یا یک مشتری چه چیزی را ممکن است ببیند که ما هنوز آنرا در نظر نگرفتهایم؟”
- با استفاده از تکنیک “پنج چرا” در بحثهای خود، نقطه رضایت خود ایجاد کنید؛ یعنی وقتی کسی از شما سوالی میپرسد یا مشکلی را مطرح میکند، تا زمانی که به یک علت اصلی یا لایه عمیقتر مشکل دست یابید، “چرا” را بپرسید.
- آنچه را که یاد میگیرید فعالانه به اشتراک بگذارید تا یادگیری مداوم در سازمانتان به یک عادت و ارزش تبدیل شود.
- حضور داشته باشید، این نکته بهنظر ساده میآید اما از خود راضی بودن یک مدیر، میتواند نشانه حواس پرتی، انجام همزمان چند کار و بیتوجهی باشد مثل وقتی که با کسی صحبت میکنید گوشی خود را بردارید. اگر در جلسهای هستید، تلفن همراه و از این قبیل دستگاهها را خاموش کرده و در بحث مشارکت کنید؛ فقط شنونده نباشید، سوال بپرسید. این کار اهمیت حضور شما و در نتیجه کنجکاوی شما را افزایش میدهد و در نتیجه به دیگر افراد نشان میدهد که آنچه میگویند و ارائه میدهند مهم است.
3. تلهی اجتناب
موقعیت قدرت امکان میانبرها را فراهم میکند. درحالی که به شما استقلال، انتخاب و فرصتهای بیشتری میدهد، همچنین به شما امکان میدهد از موقعیتهای ناخوشایندی که در سازمان بهوجود میآید؛ با برون سپاری آنها به دیگران، یا در صورت امکان با طفره رفتن از آنها اجتناب کنید.
شما در مواقعی که جو سازمان متشنج میشود، ممکن است کنار بایستید و در گفتگو یا رفتار تند مشارکتی نداشته باشید. و دخالتی در درگیری که در تیم شما بهوجود آمده نکنید. اما میتوانید با اقدامات موثر موجب از بین رفتن رفتارهای بیادبانه شوید و از گسترده شدن آن جلوگیری کنید.
چرا تلهی اجتناب یک مشکل است؟ اجتناب و فرار از قسمتهای ناخوشایند نقش شما ممکن است در کوتاهمدت شما را سبک بار کند، اما به مرور شما را خسته میکند. کنار گذاشتن چیزهای سخت در نهایت توانایی شما را برای انجام آنها کاهش میدهد. در این تله، ماهیچههای عاطفی برای مدیریت ناراحتی، مقابله با تعارض و گوش دادن با ذهنی باز به دیدگاههای رقیب، شروع به تحلیل رفتن میکند.
در این تله، رهبری که وظایف خود را انتخاب میکند و این پیام را منتقل میکند؛ پاسخگویی نسبت به نقش رهبری خود را، اختیاری میداند. این نوع مدیران، غیرقابل اعتماد تلقی میشوند. فقدان قابلیت اطمینان باعث کاهش اعتماد به رهبران و سازمانی که در آن مشغول هستند؛ میشود.
برای عبور از تلهی اجتنابی قدرت و روی آوردن به سمت چالشها و فرار نکردن از آنها، اقدامات زیر کمک خواهد کرد:
- از خودتان، تیمتان و شرکت در مورد پیامدهای عدم اقدامتان بپرسید. اگر نتوانید به مشکل رسیدگی کنید، چه عواقبی دارد؟ آیا برای تیم خود مثالهایی میزنید که در دراز مدت برای شما هزینه داشته باشد؟ آیا با اجتناب از حجم کاری خود کم میکنید یا به آن اضافه میکنید؟
- طرز فکر خود را از حالتی که استرس را تضعیف میکند به حالتی که استرس را افزایش میدهد، تغییر دهید. چون نحوه درک شما از چالش بر میزان استرسزا بودن چالش تاثیر میگذارد. با ایجاد این ذهنیت که استرس مفید است و مقابله با موقعیتهای سخت شما را به رهبری قویتر تبدیل میکند، و اینگونه تمایل کمتری به اجتناب از کارهای ناخوشایند خواهید داشت.
- از کارهایی که احساس میکنیم در انجام آنها ناکافی هستیم اجتناب میکنیم. فهرستی از وظایف مورد نیاز خود تهیه کنید که ترجیح میدهید از آنها اجتناب کنید یا تمایل به تعویق انداختن آنها دارید. یک مربی را برای کار در لیست استخدام کنید و مهارتهای مورد نیاز برای مقابله با آنها را شناسایی کنید. از این مربی بخواهید که شما را مسئول پیشرفت در آن مهارتها بداند.
4. تلهی دوست
قدرت میتواند ناراحت کننده باشد و رهبرانی که برای تصاحب قدرت موقعیت خود تلاش میکنند، با گزارش دادن و تعریف کردن برنامهها و اهداف و اقدامات خود، طعمه گرفتار شدن در دام دوست شوند. تله دوست این است که مانند یک همسال عمل کند. رهبرانی که در دام تله دوست گرفتار میشوند، بیش از حد بر قدرت شخصی خود تکیه میکنند و قدرت و موقعیت خود را کنار میگذراند تا مورد پسند واقع شوند و رد پای اقتدار خود را به حداقل برسانند. ما این را زمانی میبینیم که فردی ترفیع مییابد و در موقعیت همتایان سابق خود قرار میگیرد. رهبر جدید ممکن است برای مسئول نگهداشتن مردم یا تصمیمگیری برای سازمان مشکل داشتهباشد.
آنها همچنین ممکن است اطلاعات محرمانه را به اشتراک بگذارند یا طبق پسند دیگران، موارد مهمی از اصول رهبری خود را تغییر دهند یا حذف کنند.
چرا تلهی دوست مشکل است؟ استفاده نادرست از قدرت به همان اندازه به معنای انجام کار درست است؛ به همان اندازه میتواند یک عمل اشتباه باشد. وقتی رهبران قدرت موقعیت خود را تجسم نمیکنند، اطرافیانشان نمیدانند از آنها چه انتظاری میرود، که توانایی آنها را برای تمرکز و اجرا به خطر میاندازد. بهعلاوه، قدم گذاشتن در آنچه که مربوط به اختیارات شما است، خلا ایجاد میکند که جای آن غالبا توسط فرعیترین فرد در تیم شما پر میشود، نه لزوما شایستهترین؛ و منجر به تنش و درگیری میشود.
برای گذر از تلهی دوست، قدرت و تحقق اقتدار موقعیتی خود، اقدامات زیر به شما کمک میکند:
- توجه داشته باشید که چرا ارتقا یافتهاید. به احتمال زیاد شما مهارتهای لازم برای انجام تعهدات نقش خود را دارید. فهرستی از دلایلی که چرا شما فرد مناسبی برای کار هستید تهیه کنید و همیشه آن را بررسی و ویرایش کنید.
- با قدرت صلح کن، این امر وجود دارد که بسیاری از مردم بهدلیل استفاده ضعیف از قدرت، از آن ناراحت هستند. به افرادی در زندگی خود یا در حوزه عمومی فکر کنید که از قدرت خود بهطور موثر استفاده میکنند. چه کاری انجام میدهند که آنها را موثر میکند؟ آیا رفتار یا نگرشهایی وجود دارد که بتوانید آنها را تمرین کنید؟
- فهرستی از تمام نقاط قوت خود و نحوه استفاده از آنها برای نقش خود تهیه کنید. هنگامی که قدرتهای شخصی شما بدیهی تلقی میشوند، استفاده از آنها بهطور تصادفی بهجای عمدی، آسان است. در صورت استفاده بیش از حد، هر قدرتی، حتی سازگاری، میتواند به یک مسئولیت تبدیل شود.
- صراحتا روابط و مسئولیتهای جدیدی را با تیم خود در میان بگذارید. استفاده از چارچوب تصمیمگیری در پروژههای خاص را در نظر بگیرید. این بحثهای عمدی، شک و سردرگمی را در مورد نحوه استفاده از قدرت موقعیت جدید خود برطرف میکند.
5. تلهی استرس
رهبری ذاتا استرسزا است و رهبران برای ارائه نتایج تحت فشار زیادی هستند. تغییرات سریع تکنولوژی و شرایط نوسان بازار باعث ایجاد عدم اطمینان و بیثباتی دائمی میشود. استرس مدیریت نشده، نه فقط برای رهبری که آن را تجربه میکند، بلکه برای کسانی که نزدیک این رهبران مشغول فعالیت هستند نیز، مضر است. چه در نیمهشب مشغول به بررسی امور باشید چه وقت نگذارید و با بیرحمی رفتار کنید و سعی در پنهان کردن این اضطراب داشته باشید؛ به هرحال “استرس دستدوم” ایجاد میکنید و این حال مضطرب خود را به دیگران منتقل میکنید و از این طریق همزمان با رشد قدرت شما، اضطراب شما نیز رشد میکند.
چرا تلهی اضطراب مشکل است؟ برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض خطر استرس خود، دریافت گزارش عملکرد از کارکنان خود میتواند اخبار بد را به حداقل برساند! یا تا زمانی که خیلی دیرنشده به شما بگویند که تیم با چه مشکلی روبهرو شده، و چقدر اوضاع خوب پیش نمیرود. مردم نمیتوانند در فضای غرق شده در تاریکی و ترس به روشنایی و خلاقیت فکر کنند. تحقیقات نشان میدهد که استرس دست دوم، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی کارکنان را افزایش میدهد.
برای عبور از این تلهی قدرت و مدیریت استرس خود بهطوری که آن را برای دیگران ایجاد نکنید، اقدامات زیر به شما کمک خواهد کرد:
- مجموعهای از فعالیتها را برای مدیریت استرس ایجاد کنید: ذهن آگاهی، تکنیکهای تنفس یا آرامش، درمان شناختی-رفتاری یا سایر رویکردهای ذهن- بدن.
- با بهبود برنامههای روزانه خود استرس را کاهش و مدیریت کنید. بین جلسات استراحت کنید، ورزش کنید، به درستی غذا بخورید و بعد از هر بازه زمانی کار فشرده، استراحت داشته باشید. با مدیریت انرژی خود، نه تنها سلامت روان خود را بهبود میبخشید، بلکه احساس بهرهوری بیشتری میکنید و بهرهوری تیم خود را بهبود میبخشید.
- برخی از استرسها اجتناب ناپذیر هستند. بنابراین جواب دادن به یک پیام یا ایمیل کاری مهم و یا پاسخ دادن به یک درخواست چالش برانگیز را تا زمانی که فرصتی برای فکر کردن، صحبت کردن با کسی یا رفتن به پیادهروی داشته باشید؛ به تاخیر بیندازید. همچنین میتوانید ایمیل و سایر اشکال ارتباطی خود را به ساعات کاری (مثل 9 صبح تا 5 بعداز ظهر) محدود کنید، که با این مرزبندی نه تنها به مرزهای دیگران احترام میگذارید، بلکه به خودتان زمان بیشتری برای تامل و فاصله گرفتن از اضطرابتان میدهید.
یکی از مسائل مربوط به قدرت، موقعیتی است که این تلهها تا حد نسبی اجتناب ناپذیر هستند. شما قرار است برای روبه رو شدن با آنها راه حلی پیدا کنید و این لازمه استفاده از تخصصتان است. موقعیت شما این توانایی را به شما میدهد که به اصطلاح از “غر زدن” اجتناب کنید تا بتوانید روی مدیریت تمرکز کنید. شما باید حرفهای رفتار کنید و برای الهام بخشیدن و حمایت از تیمتان مقتدر باشید.
با این حال، گرفتاری در این تلهها مانند یک شیب لغزنده است. و بدون هوشیاری هریک از این تلهها میتواند اعتبار و اثربخشی رهبری شما را تضعیف کند. اگر بازخورد دریافت میکنید که گرفتار یکی از این تلههای قدرت شدید، یا متوجه میشوید که بیش از حد به راحتیای که موقعیت شما برایتان فراهم میکند، متکی هستید؛ از شما دعوت میکنیم که راهکارهایی که توصیه شد را انجام دهید. اطرافیان خود را توانمند سازید و نتایج بهتری را برای سازمانتان ایجاد کنید.
- منبع: هاروارد بیزینس ریویو
- مترجم: هدیه وطنخواه
انتهای پیام/