مدیرمسئول کارآفرینیپرس: اظهارات تازه «بابک زنجانی»، تفکر کارآفرینی و ادعای «ساخت ایران» او را به چالش کشید

نژادیان: بابک زنجانی اخیراً گفته است که «پیشنهاد خرید ایرانمال را بهطور رسمی داده است» و تلویحاً در دفاع از اقدامات مالک «ایرانمال» و سهامدار اصلی بانک منحل شده آینده، عنوان کرده که او (علی انصاری) «ایرانمال را ساخته، مجموعههای دیگری هم ساخته و من خودم عملاً با ایجاد این مجموعهها برای کشور خیلی موافقم.»
محمدعلی نژادیان مدیرمسئول کارآفرینی پرس در یادداشتی نوشت: اظهارنظرهای بابک زنجانی نشان میدهد در ذهن او احتمالاً نگرش واقعی به «کارآفرینی» وجود ندارد. زیرا، اصولا کشور با توجه به شرایط فعلی خود به این همه مرکز خرید نیاز ندارد. اگر میخواهیم رشد اقتصادی واقعی داشته باشیم، باید بهسمت تولید و تسهیل آن حرکت کنیم، نه تداوم سرمایهگذاری در بخشهایی که صرفاً مصرف را افزایش میدهند. ازاینرو، این برداشت ممکن است حاصل شود که ذهنیت او در چارچوب «نمایش قدرت مالی» است.
در ایران که مشکل اصلیاش نبود زیرساختهای پایدار برای تولید، اشتغال مولد و نوآوری است، ساختن مراکز خرید بزرگ (مثل ایرانمال) بهجای کارخانهها، مراکز تحقیقاتی یا حمایت از صنایع کوچک، عملاً سرمایه را از بخش مولد به بخش غیرمولد میبرد. این همان تفاوت میان «سرمایهدار» و «کارآفرین» است:
- سرمایهدار در پیِ افزایش دارایی خود است؛ داراییای که گاه از مسیر سوداگری یا رانت بهدست میآید.
- کارآفرین بهدنبال خلق ارزش، نوآوری و اشتغال پایدار است — حتی اگر سود کوتاهمدتش کمتر باشد. او ریسک مسیر نوآوری را به جان میخرد تا اثری ماندگار بیافریند.
افرادی مانند بابک زنجانی که در دورهای سریع به ثروت رسیدهاند، معمولاً انگیزهٔ نوآوری و کارآفرینی پایدار ندارند. البته اگر بخواهیم با دید مثبت نگاه کنیم که انگیزه او از بین نرود، نیاز است تا رفتار و گفتار ایشان در بازهٔ بلندمدت و از منظر عینی اقتصادی بررسی شود تا مشخص گردد آنچه بهعنوان «ساخت کشور» و جملات مشابه بیان میکند، تا چه حد واقعی است و تا چه حد تنها «ظاهرسازی» یا «تاکتیک رسانهای» است.
نباید فراموش کنیم که حدود ده سال پیش جملهای به نقل از او در رسانهها منتشر شد: «من ویترین افراد پشتپرده بودهام.» اگر این جمله صادقانه و درست بیان شده باشد، بیش از هر سخنی، نشاندهندهٔ رابطهٔ او با ساختارهای غیرشفاف اقتصاد کشور است- رابطهای که با مفهوم واقعی کارآفرینی و توسعه تولیدی ناسازگار است و همین موارد بهعلاوه اظهارات جدید او ممکن است در بازسازی چهره او در جامعه خدشه وارد کند.
بهعنوان کسی که ۲۶ سال در صنعت و دانشگاه تجربه داشتهام، به او پیشنهاد میکنم که بهجای تمرکز بر پروژههای نمایشی و مراکز خرید بزرگ و حتی مونتاژ، سرمایهگذاری خود را در حوزههای مولد و نوآورانه متمرکز کند، مانند:
- سرمایهگذاری خطرپذیر؛
- ایجاده یک شتابدهنده بزرگ و حمایت از استارتآپها و ارتقای مهارت نیروی کار؛
- سرمایهگذاری برای تحقیق و توسعه (R&D) مخصوصا در حوزه هوش مصنوعی؛
- ایجاد پارکهای فناوری و توسعه زیرساختهای تولید؛
- ایجاد کارآفرینی اجتماعی؛
- ایجاد کارآفرینی روستایی و توسعه کشاورزی، دامداری، گردشگری و غیره؛
- کمک به صادرات محصولات دانشبنیان؛
- تقویت زنجیره تأمین داخلی و صنایع میانی و مانند این موارد.
این مسیر نه تنها به رشد اقتصادی واقعی کشور کمک میکند، بلکه باعث ایجاد سود پایدار و ارزشآفرین نیز خواهد شد و او را در دراز مدت به چهرهای محبوب تبدیل خواهد کرد. البته به شرط این که مسیر را درست طی کند و در ادامه با خطا مواجه نشود.
انتهای پیام/



