آنچه کارآفرینان باید درباره تحول کسبوکار دیجیتال خود بدانند

کارآفرینی دیجیتال در کشور، نیازمند کارآفرینان با تواناییهای دیجیتال، مدل کسبوکار با قابلیتهای دیجیتال و اکوسیستم کارآفرینی تسهیلگر است.
به گزارش کارآفرینیپرس، در قرن گذشته، عملکرد اقتصادی و موفقیت در نوآوری کشورها بهطور فزایندهای به تحولات فناوری دیجیتال وابسته بوده است. دیجیتالی شدن بهطور گسترده با تغییرات مربوط به تجزیه و تحلیل کلان دادهها، پذیرش فناوریهای دیجیتال و افزایش استفاده از آنها مرتبط بوده است.
تحقیقات نشان میدهد که نرخ دیجیتالی شدن همچنان در حال رشد است. دیجیتالی شدن، که به تبدیل دیجیتالی اطلاعات اشاره دارد، به پیامدهای گسترده چنین فرآیندهایی و تأثیرات بعدی آنها بر زمینههای مختلف سیستم اجتماعی-اقتصادی مربوط میشود. بنابراین، دیجیتالی شدن را میتوان یکی از مکانیزمهای همبسته بین ابعاد مختلف سیستم اجتماعی-اقتصادی (فناوری، اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی) نیز در نظر گرفت.
به همین دلیل، دیجیتالی شدن منبعی از چالشهای جدید برای تابآوری سیستمهای اجتماعی-اقتصادی است. از یک سو با فرصتهایی همراه است، اما از سوی دیگر ریسکهای جدید و پیامدهای پیشبینی نشدهای را نیز به همراه دارد. بنابراین، مقابله با چنین چالشهایی به شیوهای پایدار و آیندهنگر (همچنین مطابق با اصول اهداف توسعه پایدار) اهمیت پیدا میکند.
اگرچه دیجیتالی شدن به تمام حوزههای زندگی اجتماعی مربوط میشود، اما در درجه اول تغییر مدلهای کارآفرینی و کسبوکار در صنایع مختلف را تعیین میکند. دلیل اصلی این امر، نیازهای در حال تغییر جامعه (که ناشی از تقاضاهای جدید یا تحت فشار قرار گرفته توسط صنعت است) در مورد محصولات و خدمات (بهعنوان مثال، افزایش ارتباط و فردی شدن) است که سازگاری در فرآیند ارزشآفرینی و همچنین الگوهای ارتباطی و همکاری را تعیین میکند. این فرآیند، به نوبه خود، تحولات نوآورانه مدلهای کسبوکار را تقویت میکند.
با به چالش کشیدن و تجدید ساختار الگوهای کسبوکار در تمام بخشهای صنعتی، دیجیتالیسازی از یک سو به یک نتیجه و از سوی دیگر به منبعی برای نوآوری تبدیل میشود، در حالی که کارآفرینان و کارآفرینان سازمانی ممکن است نه تنها پیشرانها، بلکه عوامل تأثیرگذار دیجیتال نیز باشند.
تحولات نوآوریها و در نتیجه، سیستم نوآوری را میتوان بهعنوان یک متاسیستم در نظر گرفت که در آن فعالیتهای کارآفرینانه به نیروی محرکه برای استفاده از فرصتهای دیجیتال تبدیل میشوند. ازاینرو، کارآفرینی دیجیتال – بهعنوان یک فرآیند و بهعنوان یک نتیجه – مکانیزمی در درون سیستم نوآوری است که به شکلگیری سرمایهگذاریهای جدید یا دگرگونی کسبوکارهای موجود، با روشهای نوین ارزشآفرینی مرتبط است که به نیروی محرکهای برای توسعه نوآوری تبدیل میشود.
فنآوریهای دیجیتال نه تنها ممکن است به فرصتهای تجاری منجر شود. بلکه ممکن است بهطور همزمان مخل باشند و باعث ایجاد فضاهای آسیبپذیری جدید شوند. این امر بهویژه از آنجایی صادق است که در چارچوب مجدد مدلهای کسبوکار، فناوریهای دیجیتال بر سطوح مختلف سیستم نوآوری تأثیر میگذارند، رقابت صنعت و الگوهای شبکهسازی را در این سیستم تغییر شکل میدهند.
علاوهبراین، ادغام دیجیتالی شدن در فرآیندهای کسبوکار نه تنها تغییرات داخلی مرتبط با استراتژیهای مدیریت سازمانی جدید و فرآیندهای کارآفرینی را شامل میشود. بلکه شرایط سیستم خارجی (بهعنوان مثال، نفوذ نهادی، تمایلات جدید بازار، تغییرات در مزیتهای رقابتی) و همچنین نگرشهای اجتماعی (بهعنوان مثال، اعتماد دیجیتال، پذیرش فناوری) نیز تأثیر قابل توجهی دارند.
درک کل مکانیزم کارآفرینی دیجیتال با توجه به نقش آن در سیستم نوآوری، بهویژه تحولات و گذارهای پایدار آن بسیار مهم است. این شامل تغییرات در الگوهای ارتباطی و تعاملی عوامل نوآوری درگیر، ارزیابی فرصت، ملاحظات منابع بهعنوان بخشی از فرآیند نوآوری جامع و پایدار است.
در رابطه با کارآفرینی دیجیتالی و سیستم های نوآوری، سه حوزه کارآفرین، فرآیند کارآفرینی و اکوسیستم بایستی مورد توجه قرار بگیرند:
بررسیها نشان میدهد که بعد کارآفرین در درجه اول به الگوهای رفتار دیجیتال، تأثیر اجتماعی و گرههای دانش مربوط میشود. انواع دستهبندیها طیف وسیعی از اهداف کارآفرینی دیجیتال برای شروع یک کسبوکار و فرآیند تصمیمگیری مرتبط تا یکپارچهسازی دانش و نتایج اجتماعی برای کارآفرینان را در بر میگیرد.
کارآفرینان بهعنوان محرکهای اساسی سیستم نوآوری، تحت تأثیر تحولات دیجیتالی، بهویژه در رفتارهای مرتبط با پذیرش محرکهای دیجیتال و ارزیابی فرصتهای موفقیت هستند. نگرشهای شخصی کارآفرینان محرکهای اولیه برای نیات کارآفرینانه و فرآیندهای تصمیمگیری بیشتر در طول تعیین اهداف شرکت، شناسایی فرصتهای کسبوکار، ارزیابی ریسکها و شکلگیری استراتژیهای کسبوکار مرتبط هستند. اغلب، ادراکات کارآفرینی دیجیتال پیامد نگرشهای موجود نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی، و کنترل رفتاری درک شده و همچنین فشارهای خارجی و بلوغ دیجیتال داخلی شرکت است.
درک کارآفرینانه دیجیتال نیز به شدت تحت تأثیر اعتماد است، که در حال حاضر به ندرت در مقالات علمی بررسی شده است، اما در ابتکارات تحقیقاتی بین رشتهای مورد توجه قرار گرفته است.
دانش کارآفرینانه یک عامل تعیینکننده مهم در شکلدهی به فرآیند انگیزشی در تعامل دیجیتالی و تجاری، همراه با اهداف شغلی و ایجاد سرمایهگذاری جدید است. بهطور خاص، شایستگیهای دیجیتال بهعوامل کلیدی کارآفرینی دیجیتال تبدیل میشوند. از یک طرف، شایستگیهای دیجیتال باید بهعنوان پیشنیازهای تعامل دیجیتال مشخص شوند، زیرا آنها امکان مشارکت و رقابتی ماندن در این زمینه را تعریف میکنند. از سوی دیگر، برخی از محققان تصور میکنند که شایستگیهای دیجیتال بهدلیل تحول دیجیتال و تأثیر «زمینه» و همچنین یکپارچهسازی و هماهنگسازی دانش رشد میکنند.
بهعبارت دیگر، زمینه بر میزان استفاده کارآفرینان از شایستگیهای دیجیتالی خود تأثیر میگذارد. تأثیر زمینه اغلب در گسترش شبکههای اجتماعی که ارتباطات ساختاری بین افراد ایجاد میکند و دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات منطقهای و عملکرد کارآفرینی را تقویت میکند و همچنین در شرایط محدودیت منابع و موانع نهادی تسهیلکننده میشود، منعکس میشود.
در نهایت میتوان گفت که سه عامل تعیینکننده کارآفرینی دیجیتال عبارتند از:
- ویژگیها و شایستگیهای شخصی: ویژگیهای اساسی مربوط به راهاندازی یک کسبوکار دیجیتال (بهعنوان مثال، جنسیت، سن، تحصیلات، دانش کارآفرینی، دانش کارآفرین در مورد محیط کسبوکار) و انعطافپذیری حرفهای (بهعنوان مثال، توانایی بهدست آوردن شایستگیهای جدید، آمادگی برای آموزش مداوم)؛
- تصمیمگیری و عقلانیت محدود: نگرش فرصت-ریسک (بهعنوان مثال، ارزیابی موفقیت، جهتگیری کسبوکار، و استراتژی، درک فرصتهای کسبوکار) و انگیزه شخصی (بهعنوان مثال، نیات کارآفرینانه)؛
- نتایج شخصی: موقعیت اجتماعی (بهعنوان مثال، دگرگونی پیوندها و موقعیتهای اجتماعی موجود، جنبههای جدید در هنجارها و سنتهای فرهنگی، دگرگونی در روابط خانوادگی) و دسترسی به امکانات جدید کارآفرینانه (به عنوان مثال، شمول دیجیتال، توسعه نابرابریهای اجتماعی جدید).
در مورد بعد فرایند کارآفرینی میتوان گفت که فرآیند کارآفرینی شامل ابعادی همچون مدلهای کسبوکار دیجیتال، تعیینکنندههای دیجیتال، جهتگیری دیجیتال و نوآورانه، استارتآپها، ارزش و بازاریابی است. در مدیریت سازمانی، تحول دیجیتال تمامی سطوح سازمانی از استراتژیک تا عملیاتی و همچنین تمام لایههای آن (منابع، فعالیت و بازیگر) را در بر میگیرد. تحول دیجیتالی که به شدت با شایستگیهای دیجیتالی در ارتباط است و بر اساس استراتژی دیجیتالی سازمان، فرآیندی اجتنابناپذیر است که از یک سو ممکن است بهعنوان یک گام واکنشی و از سوی دیگر، فرآیند کارآفرینی داوطلبانه تلقی شود.
فناوریهای دیجیتال معماری کسبوکار را از طریق دگرگونی مدلهای کسبوکار تغییر میدهند. بهطور خاص، اجرای مصنوعات دیجیتال و استفاده از پلتفرمهای دیجیتال، و همچنین سایر امکانات فنی، شکلگیری نوآوریهای مدل کسبوکار را تقویت میکند که با چارچوبهای تجاری سنتی در طول کل زنجیره ارزش از تولید تا تجاریسازی متفاوت است.
توانایی یک شرکت برای مشارکت در تحول دیجیتال اغلب به چندین پیش نیاز برای دیجیتالی شدن کسبوکار، مانند جهتگیری دیجیتال (در بازار و جهتگیریهای کارآفرینی)، قابلیتهای دیجیتال، و بهویژه، استراتژیهای مدیریتی مبتنی بر درک فرآیندهای دیجیتال بستگی دارد.
با این حال، تحولات دیجیتال به اقدامات و استراتژیهای مدیریتی بیشتر بستگی دارد. علاوهبراین، قابلیت فناوری اطلاعات و بلوغ زیرساخت فناوری اطلاعات داخلی دیگر پیش شرطهای مهم در تشدید دیجیتالی شدن کسبوکار و عملکرد سازمانی در طول تحولات تجاری در نظر میشوند.
با توجه به فرایند کارآفرینی چهار عامل تعیینکننده کارآفرینی دیجیتال عبارتند از:
- پیشنیازهای دیجیتالی شدن: قابلیتهای دیجیتال (بهعنوان مثال، پتانسیل دیجیتال، بلوغ زیرساخت دیجیتال داخلی، خواستههای دیجیتال و تناسب دیجیتال)؛ پذیرش درایورهای دیجیتال؛ و امکانات دیجیتال (بهعنوان مثال، انعطافپذیری و تولید پلتفرمهای دیجیتال، رسانههای اجتماعی و منابع کلان داده، محصولات اطلاعاتی)؛
- تغییرات پویا در تحول کسبوکار: ویژگیهای دیجیتال در فعالیتهای عملیاتی (بهعنوان مثال، قابلیت برنامهریزی مجدد، قابلیت ترکیب مجدد، تولید، ارتباط با مشتری)؛ ادغام ارزشآفرینی (بهعنوان مثال، تغییر منابع، فرصتهای جدید، تغییر در گزارههای ارزش)؛ مکانیسم درآمد (بهعنوان مثال، مدلهای درآمد)؛ رقابت و رهبری (بهعنوان مثال، موقعیت بازار، استراتژی بازار، استراتژیهای پیشگام برای استارتآپها، انحصارات دیجیتال)؛ اکتساب دانش و یادگیری استراتژیک (بهعنوان مثال، قابلیتهای به اشتراکگذاری اطلاعات، قابلیت های فرآیند همکاری)؛ و تمایلات کسبوکار دیجیتال (بهعنوان مثال، دوام کسبوکار دیجیتال، همگرایی کسبوکار دیجیتال، اخلاق دیجیتال)؛
- نوآوری مدل کسبوکار دیجیتال: تغییرات در پیکربندی مدل کسبوکار دیجیتال (بهعنوان مثال، مالی و سرمایهگذاری، ارتباطات و روابط متقابل ذینفعان، فرآیندهای عملیاتی/تولید، استراتژیهای ورودی/خروجی، پیکربندی منابع و هماهنگسازی). ابزارهای دیجیتال (بهعنوان مثال، مصنوعات دیجیتال، پلتفرمها و زیرساختها)؛ ریسکهای مرتبط با مدلهای کسبوکار نوآورانه (بهعنوان مثال، ریسکهای رابطهای و عملکردی)؛ اعتبارسنجی و ارزیابی مدلهای نوآوری دیجیتال؛ و کاستی در مدلهای کسبوکار دیجیتال (بهعنوان مثال، تقسیم وظایف، تخصیص کار، توزیع پاداش)؛
- تواناییهای کسبوکار دیجیتال: نقش واسطه (بهعنوان مثال، ارتباط بین ظرفیتهای دیجیتال و توسعه استراتژی دیجیتال، ارتباط متقابل بین شدت دیجیتال و عملکرد سازمانی، ارتباط بین دستگاههای فنی و بازاریابی)؛ نقش تقویتکننده (بهعنوان مثال، پشتیبانی و توسعه مزیتهای رقابتی، حمایت در غلبه بر موانع بازار، حمایت از عملکرد بازار و توسعه بازار، صرفهجویی در هزینه) و نفوذ اجتماعی (بهعنوان مثال، اثر سرریز).
بعد سوم، اکوسیستم شامل فرآیندهای درون اکوسیستم، شرایط تسهیلکننده برای کارآفرینی دیجیتال و شبکههای اجتماعی است. نوآوریهای دیجیتال فراتر از مرزهای سطح شرکت هستند و نیاز به شکلگیری یک اکوسیستم دیجیتال دارند. چنین اکوسیستمی به شتابدهندهای برای ایجاد استارتآپهای دیجیتال و محیطی میشود که با «مصنوعات دیجیتال» و کاربران و عوامل دیجیتال مطابقت داشته باشد، همچنین حاکمیت دیجیتال، مدیریت کسبوکار و سایر امکانات را ارائه میکند. بهویژه، ویژگیهای فرآیندهای شتابدهی در اکوسیستم ممکن است بر پویایی کارآفرینی دیجیتال تأثیر بگذارد.
گستردهترین مفهومی که تأثیر اکوسیستم را توصیف میکند، مربوط به زمینه کارآفرینی دیجیتال با ابعاد مختلفی است که توسعه چنین فعالیتهایی را تقویت یا محدود میکند (بهعنوان مثال، زمانی، تاریخی، مکانی، نهادی، اجتماعی، صنعتی، سازمانی). همانطور که گفته شد، ابعاد زمینه بر مقیاسی که کارآفرینان میتوانند از شایستگیهای دیجیتالی استفاده کنند که در سطح فردی، به تعیینکنندههای کلیدی اکوسیستم کارآفرینی دیجیتال تبدیل میشوند، تأثیر میگذارد.
با توجه به رفتار فردی، یکی دیگر از ابعاد تأثیرگذار، زمینه آنلاین است که بر گسترش شبکههای اجتماعی تأثیر میگذارد و در نتیجه، کسب سرمایه اجتماعی را از طریق توسعه ارتباطات ساختاری بین افراد و همچنین پل زدن حفرههای ساختاری تسهیل میکند. چنین رویکرد شبکهای بهطور مستقیم با دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات منطقهای و عملکرد کارآفرینی مرتبط است زیرا ممکن است در شرایط محدودیت منابع و موانع نهادی به تسهیلکننده تبدیل شود. این موضوع از این فرضیه حمایت میکند که دیجیتالی شدن به غلبه بر محدودیتهای نهادی و اجتماعی-فرهنگی کمک میکند. با این حال، خود اکوسیستم شرایط حمایتی را برای کارآفرینی دیجیتال فراهم میکند.
سه عامل تعیینکننده کارآفرینی دیجیتال در بعد اکوسیستم عبارتند از:
- محیط کسبوکار دیجیتالی منطقهای: در دسترس بودن منابع/محدودیتها (از جمله دسترسی به ICT منطقهای). نگرش های کارآفرینی دیجیتال (به عنوان مثال، ادراک و مقاومت)؛ و تأثیر زمینه بر شکلگیری استارتآپ دیجیتال (بهعنوان مثال، تأثیر مکانی و زمانی، عوامل اجتماعی، سیاسی، نهادی و قانونی).
- زیرساخت کسبوکار دیجیتال: چارچوب خوشهای دیجیتال (بهعنوان مثال، ظرفیت جذب، مزایای برای اعضا، عملکرد اقتصادی، عوامل تأثیرگذار، ظرفیت بسیج)، تسهیل شرایط در زیرساخت (بهعنوان مثال، حمایت از نوآوری توسط اکوسیستم دیجیتال، تسهیلات شتابدهی و انکوباسیون، کمک فناوری اطلاعات)؛ و معماری زیرساخت دیجیتال (بهعنوان مثال، ناهمگونی زیرساخت دیجیتال، حاکمیت زیرساخت دیجیتال، جریان اطلاعات)؛
- همکاری و ارزشهای اجتماعی: سیستمی از روابط (مانند ارتباطات متقابل بین عوامل، نقاط تماس، کانالهای روابط شریک، نقشهای عوامل و کاربران، هماهنگسازی و توزیع دانش) و الگوهای جامعه و شبکه (مانند فعالیت در شبکه، روابط بازیگران، شبکههای منبع و ماژول، کسب سرمایه اجتماعی، اثر حفرههای ساختاری).
در مجموع میتوان گفت که کارآفرینی دیجیتال یک محرک اساسی در سیستم نوآوری است. اهداف ساختار و مکانیزمهای شبکهسازی کل سیستم کسبوکار را تغییر میدهد و در نهایت سطوح و ابعاد مختلف سیستم نوآوری را تحت تاثیر قرار میدهد.
فناوریهای دیجیتال با ایجاد تغییرات اجتنابناپذیر در سیستم نوآوری، نه تنها فرصتهای کسبوکار جدیدی را فراهم میکنند، بلکه مخل نیز هستند و آسیبپذیریهای جدیدی ایجاد میکنند. در مجموع میتوان گفت که عوامل تعیینکننده کارآفرینی دیجیتال در سه بعد اصلی سیستم نوآوری شامل کارآفرین (با مولفههای الگوهای رفتاری، شایستگی و ذهنیت، نتایج شخصی و پیامدهای فعالیت کارآفرینانه)؛ فرآیند کارآفرینانه (شامل فعالیتهایی که مربوط به دیجیتالیسازی در فرآیندهای مدیریت سازمانی، تحولات در فعالیتهای استراتژیک و عملیاتی، و ایجاد استارتاپ دیجیتال) است و اکوسیستم (شامل تأثیری است که زیرساختها و نهادهای خارجی بر توسعه کارآفرینی دیجیتال دارند).
انتهای پیام/